اعصابم خیلی ضعیف شده نسبت به بچم

بابا بچه دوسال چیزی نمیفهمه ک گناه داره:(

الاهی بمیرم برای خودمون منم عین توام

اعصابم صفر شده رسما پسر منم ۲۰ ماهشه به شدت عصبانی هستم

الهی، نمیفهمه خب

تنها راه همینه که یکی دو ساعت در روز فرصت داشته باشی مغزت استراحت کنه.

مهد نمیشه بذاری؟ همسرت عصرا نمیتونه نگهش داره ؟

کاش درپانش کنی چون ضعف اعصاب هم میده

پسرت حرف میزنه ؟

بچه های این نسل خیلی اذیت میکنن خودم دوتا پسر شیطون دارم رسما روانی شدم نمیدونم چه خاکی برسر کنم

۹ و ۵ دائم باهم دعوا میکنن دوتاهستن ولی انگار صدنفرن یه لحظه آرامش ندارم همه وسایل خونه داغونه 

خب تو هم خسته و لهی.. اینجوری پیش بری اوضاع بدتر میشه. مثلا عصر یک ساعت بذارش و برو بیرون. دیگه یک ساعت که میشه نگهش داره.

بچه تو سالم و پر انرژی و عادی هست

اول از همه سنش به قدری هست که از پوشک بگیری

بچه هرچی زودتر از پوشک البته با مهربونی گرفته بشه حس استقلال و بزرگ شدن میکنه و مطابق سنش پیش میره و تو دو سه سالگی رفتار بچه ی ۷،۸ ماهه و لوس شدن بی معنی کمار ازش دیده میشه

تو اعتماد به نفسش تو بزرگ سالی تاثیر مثبت داره..

بچه تو یه سنی عاشق سر به سر گذاشتن و خاموش و روشن کردن لامپ و جارو و تلویزیون و... اینجور چیزاست.. اون داره عادی روال رشدش رو طی میکنه صبوری نیازه..

اگر اومد خاموش کرد تو روشن نکن.. اون بازیش گرفته و تو هرچی روشن کنی اون خاموش میکنه

به جاش بیخیال جارو شو.. برو باهاش بازی کن.. یا بهش بگو دوست داری تو جارو بزنی! بیا جارو کن.. من قسمت دسته رو از لوله جارو برقی جدا میکردم.. اون دسته رو میکشید رو فرش.. من با خرطومش جارو میکردم.. سخت بود.. ولی اونم هم زمان با من سرگرم بود..

من هفته ای یه بار جارو میزنم و هر روز جارو دستی میکشم... هرجا که بیشتر میشینیم رو فرشی انداختم که هرچی میخوریم بریزه رو اون و راحت اونو میتکونم و کمتر نیاز میشه جارو کنم و وقت بیشتری برای بچه پیدا میکنم..

پسر بچه ی سالم باید هم بازی داشته باشه و بازی کنه و فعالیت کنه ..

بچه ای که شیطنت نکنه و ساکت و اروم مثل افسرده ها یه گوشه بشینه و با یه کارتون ساعت ها سرگرم باشه و لال باشه هیچی نگه هیچی نخواد و.. که سالم نیست..

بچه اگر خسته بشه زود میخوابه..

اگر حموم تون بزرگه یه تشت اب گرم پر کن اجازه بده توش اب بازی کنه.. اب هم خسته میکنه بچه رو زود میخوابه

از شوهرت بخواه باهاش بازی های مردونه کنه کشتی بگیرن فقط با مراقبت که کوچولوئه.. بعضی شبها شوهرت بچه رو بخوابونه و شما اگر خسته تری از اون زودتر بری بخوابی و پسرت با باباش به خواب بره

اگر شوهرت همکاری نمیکنه با زبون خوش راضیش کن..

طی روز به بچه یاد بده شب بابا اومد باهاش کشتی بگیر و تفنگ بازی کن و.. شب که شوهرت اومد بگو بچه از صبح لحظه شماری میکنه باباجونش بیاد باهاش بازی کنه و هی میگه بابا کی میاد و... با سیاست بچه رو بنداز گردن شوهرت..

من مدام به شوهرم میگم با پسرم وقت بگذرونه و قوی بودن رو از همون بچه گی یاد پسرمون بده و مرد بارش بیاره و میگم پسر بچه جماعت هرچی با خواهر و مادرشون وقت بگذرونن زن صفت میشن و بی بخار و بی غیرت و  اوبییی میشن و..😅 میترسونم شوهرمو که پسر بچه رو گردن بگیره و فرار نکنه از بچه داری..

زرنگ باشی و سیاست خرج کنی شرایطت کمی بهتر میشه