وای چه وحشتناک ساعت ده رفته بودم نماز بخونم بچه هام گفتن مامان بوی سوختنی میاد.
وای هنوز دستام میلزرن
عزیزممممم
خسارتی که وارد نشد .چیزی تون نشد
خب
الله‌اکبر نگفته گفتم برم ببینم چی میگن.
گفتم شاید حواسم نبوده فر روشن مونده قالب های سیلیکونی سوختن توش بعد دیدم نه خاموشه
علت چی بود؟
نکنه کولر؟
یاد دخترخالم افتادم ۴ قلو باردار بود
گاز خاموش شده شعله خونه گاز گرفته بود
مادرشوهرش اومد برق زد خونه دو طبقه ترکید
بنده خدا س تا بچهاش سقط شدن
مادرشوهرشم فوت شد
خیلییی دیگه من از اونوقت از گاز میترسم بالخصوص بخوام بیرون برم مدام چک میکنم
بعد اومدم برم نماز دیدم یک ذره سوختگی مثل غبار تو هوا بود ترسیدم نگاه کردم دیدم پشت گاز داره دود میاد
پریدم شیر گاز رو خاموش کردم دیدم دوده شدید شد
اسی زودتر تعریف کن
بچه هام جیغ میزدن ترسیده بودم توی خونه پر دود شد گفتم برن تو تراس خفه نشم دیدم پشت گاز اتیش شعله زد گاز رو کشیدم جلو دیدم سراهای برقش اتیش گرفته .
نمی‌دونستم فیوزکجاست
خودمم استرسی نمی‌تونستم زنگ بزنم به شوهرم.
به بدبختی زنگ زدم شانسی جواب داد گفت پشت یخچاله.
خلوت یخچال فرشو و میز نهار خوری بود اومدم بکشم جلو انگار از استرس توانمو از دست بدم نمی‌تونستم قفل کرده بودم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
