2777
2789
عنوان

١٣سال زندگی مشترکم باخیانت پی در پی شوهرم داره تموم میشه....

| مشاهده متن کامل بحث + 5082 بازدید | 137 پست
چقدرحرفات بهم انرژی میده ممنونم از حرفات واقعا حس خیلب خوبی ازت گرفتم.دقیقا بارها عزاداری کردم براش ...

من جدایی رو تجربه کردم تا یک سال فقط تنها تو اتاقم می موندم و گریه می کردم بعد یکسال کم کم به زندگی عادی برگشتم و فهمیدم زندگی چقدر قشنگه و الان که تو ازدواج دومم خدا یه جواهر بهم داده ‌و نتیجه سختی هامو گرفتم می فهمم که اون جدایی بهترین اتفاق زندگیم بود 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
حالم انقد بده که نمیتونم گوشیمو دستم بگیرم.حس میکنم قوی بودنم کمه واسه دل کندن ازشمن هرشب دارم کابوس ...

به خاطر حرف مردم زندگی نکن اولویتت ارامش خودت باشه چون ما فقط یکبار زندگی می کنیم مردم مطمئن باش بعد چند وقت تو و جداییت رو فراموش می کنن و میرن سراغ سوژه جدید وقتی هم جزییات رو براشون بگی مطمئن باش اونو مقصر می دونن نه تورو 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من جدایی رو تجربه کردم تا یک سال فقط تنها تو اتاقم می موندم و گریه می کردم بعد یکسال کم کم به زندگی ...

متاسفم ک شماهم مجبور ب جدایی بودین

کاش اصلاهیچوقت چیزی ب اسم جدایی وجودنداشت....

خوشحالم براتون که موفق شدین و الان خوشبختین

من میترسم.من همش حس میکنم بدونه اون نمیتونم.میترسم برم توی راه جدایی و یهو کم بیارم.هنوز نمیدونم دلم باهام چندچنده.ب شدت بهش وابسته ام یاشاید بودم...نمیدونم...

من ی عالمه موضوعات جورواجورریخته سرم و باعث گمراه شدنمم شده.تمرکزی روی خواسته هام ندارم.مطمئنم ک نمیتونم بهش اعتمادمجدد داشته باشم مطمئنم ک منو ب کشتن میده این ادم

ولی مطمئن نیستم ک واقعامیتونم بدون اون شبوروزمو بگذرونم...

نمونش الان..

ازمادرم پرسیدم ک حسین اینجا قبلانا لباسی چیزی ازخوش جانذاشته ...

این حالی ک دارم فقط ازشدت وابستگیه

وگرنه مگه میشه بی قراربشم و فقط بوی اون بتونه کمکم باشه؟؟؟؟ی لحظه کم میارم ولی میگم اون بامن چه ها کرد...

من لایق محبتم ک هستم..لایق عشق دیدن علاقه دیدن

من چراانقدر زود شکستم😭😭😭😭😭😭😭😭بخداحالم خوب نیس.توروخدابهم بگو چیکارکنم

چجوری بتونم زورم ب قلبم ب حسم برسه

چقدر عاجزم این لحظه

مَن سِپُردَم بِه خودَش،هَرچِه خُــ❤ــدا میخواهَد...
به خاطر حرف مردم زندگی نکن اولویتت ارامش خودت باشه چون ما فقط یکبار زندگی می کنیم مردم مطمئن باش بعد ...

خونوادم پشتم باشن برام کافیه..

من ترسهامو میترسم تایپ کنم

الان باز چندنفر میریزن سرم

بابا بخدا بحث ١۴سال زندگیه

من نه بچه هستم نه نادون و نه اینکه میخوام کارخودموبکنمو شماهارو سرکارگذاشته باشم

من فقط گمراهم

کیجم 

نمیدونم چی درسته چی غلطه.من نیازدارم  ب کمک همتون.پلی توروخدا تورو ب دین ب هرچی ک میپرستین بهم نتوپین

صحبته ی زندگیه

شماها ازلحاظ احساسی جای من نیستین

درسته ازتون کمک میخوام ولی لطفالطفا لطفا احساسات منم توی این زندگی درنظربگیرین

من بارها توی پیامم توی متن تاپیکم گفتم ک من ب شدت ب این ادمه عوضی و اشغال وابستم.گفتم تا بدونین ازلحاظ روحی و احساسی چقدر گره خوردم ب این ادم

درکم کنین شمارو ب خدا

مَن سِپُردَم بِه خودَش،هَرچِه خُــ❤ــدا میخواهَد...
خونوادم پشتم باشن برام کافیه..من ترسهامو میترسم تایپ کنمالان باز چندنفر میریزن سرمبابا بخدا بحث ١۴سا ...

من جای شما نیستم عزیزم و نمیتونم شرایط و حالتونو درک کنم اما جدایی به یه دوره سوگواری نیاز داره درست مثل عزاداری واسه از دست دادن یه عزیز احساساتتو تو خودت نریزی بروز بدی تا دوره اش طی بشه و اون دوره سوگواری واقعا سخت واقعا خورد میشی 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
خونوادم پشتم باشن برام کافیه..من ترسهامو میترسم تایپ کنمالان باز چندنفر میریزن سرمبابا بخدا بحث ١۴سا ...

وابستگی کم کم کمرنگ و بعد هم فراموش میشه فقط باید اراده کنی و درد اولشو تحمل کنی که به شدت طاقت فرساست اما تلاش کن در درجه اول خودتو بیشتر از هرکسی دوست داشته باشی حتی از اون آدم 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
من جدایی رو تجربه کردم تا یک سال فقط تنها تو اتاقم می موندم و گریه می کردم بعد یکسال کم کم به زندگی ...

میشه دلیل جداییتو بگی؟اینکه چندسالت بود جداشدی و چندسالت بود ازدواج مجدد کردی.کجازندگی میکردی از طلاق تا ازدواج مجدد؟ببخش ک سوالام خصوصیه ولی من ذهنم پریشونه 

نیترسم .شماب عنوان ی خانم چیزایی رو پشت سرگذاشتی ک ممکنه منم پیش رو داشته باشم این راهو

میخوام کمک بگیرم ازت.اگه امکانش برات باشه برام بگو

مَن سِپُردَم بِه خودَش،هَرچِه خُــ❤ــدا میخواهَد...
میشه دلیل جداییتو بگی؟اینکه چندسالت بود جداشدی و چندسالت بود ازدواج مجدد کردی.کجازندگی میکردی از طلا ...

عزیزم الان دارم میرم سرکار برگشتم برات توضیح میدم 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
من جای شما نیستم عزیزم و نمیتونم شرایط و حالتونو درک کنم اما جدایی به یه دوره سوگواری نیاز داره درست ...

سخت تر از بارها خیانت دیدنه؟؟

نمیدونم رابطه شمابا همسر سابقت چطوربود ولی من ب شدت ب این ادم وابسته بودم.گاهی کم میارم میگم زندگیمو میفروشم میرم یجای دور دوراز چشم همه زندگی کنم ولی یکم بعدش میگم ک چطورمیتونم فراموش کنم اون همه عذابو اون همه غمو...

حالاکه حمایت خونواده رو دارم میترسم حتی ب زبون بیارم نکرانیهامو.داداشام میگن تو اصلانگران نباش میاریمت پیش خودمون باشی باما بیای سرکار و مشغول شی خودمون همه جوره هواتو داریم.ولی من ترسم از دلمه.نمیتونم از پس این بی صاحاب بربیام.دیگه باید چیکارمیکرد که سرعقل بیام اخه...

بخدا همه جوره فکراییدمیاد تو سرم کلافه میشم گمراه میشم گیج میشم نمیدونم چی درسته چی غلط.

میترسم نتونم بادکسی اشناشم ک بتونم زندگی تشکیل بدم.میترسم ننونم مادر شم نتونم اعتماد کنم نتونم خوب شم..

تو میتونی درکم کنی بااین همه سوالای تخریب کننده ای تو ذهنم میاد؟؟؟؟ب هرکی بگم اینارو سریع میزنه تو سرم

میترسم و ب زبون نمیتونم بیارم

مَن سِپُردَم بِه خودَش،هَرچِه خُــ❤ــدا میخواهَد...
عزیزم الان دارم میرم سرکار برگشتم برات توضیح میدم

اوکی عزیزم هرزمان تونستی منتظرم

هرچیزی که فکرمیکنی لازمه رو بگو..شاید من سوالایی ک باید میپرسیدمو نپرسیدم یا سوالایی ک نباید میپرسیدمو پرسیدم...

هرچیزی ک خودت برا خودت اوکیه بگو

من حتی نمیدونم چیزایی ک بهش فکرمیکنم درستن یا نه

ب عقلم شک کردم راستش

مَن سِپُردَم بِه خودَش،هَرچِه خُــ❤ــدا میخواهَد...
اوکی عزیزم هرزمان تونستی منتظرمهرچیزی که فکرمیکنی لازمه رو بگو..شاید من سوالایی ک باید میپرسیدمو نپر ...

سر فرصت همه رو برات توضیح میدم عزیزم از سرکار برگشتم همسرم اومد دنبالم بریم بیرون شرمنده به موقعش تک تک سوالاتو جواب میدم 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
سر فرصت همه رو برات توضیح میدم عزیزم از سرکار برگشتم همسرم اومد دنبالم بریم بیرون شرمنده به موقعش تک ...

خوش بگذره بهتون

ممنونم منتظرمیمونم

مَن سِپُردَم بِه خودَش،هَرچِه خُــ❤ــدا میخواهَد...
میشه دلیل جداییتو بگی؟اینکه چندسالت بود جداشدی و چندسالت بود ازدواج مجدد کردی.کجازندگی میکردی از طلا ...

همسر من به شدددتتت پارانویید بود در حد جنون ۲۴ سالم بود جدا شدم چندبار آشنا می شدم که چون ترسیده بودم خیلی بررسی شون می کردم و جوابشون می کردم ۳۰ سالگی ازدواج مجدد کردم من عقد بودم و زیر یه سقف نرفتیم خونه پدرم بودم ولی چون داداشم اعتیاد داشت خییییلللیییی خیییللیییی خیییللییی اذیت شدم و سختی کشیدم خواهش می کنم عزیزم مشکلات واسه همه هست فقط باید قوی بود و صبور تا بتونی پشت سر بذاریشون 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
سخت تر از بارها خیانت دیدنه؟؟نمیدونم رابطه شمابا همسر سابقت چطوربود ولی من ب شدت ب این ادم وابسته بو ...

منم خیانت دیدم اما یک بار و همون بار اول تمومش کردم من برعکس شما بودم دوسش نداشتم اصلا به اجبار و اصرار خانوادم باهاش نامزد کردم اما اون عاشقم بود و شاید از شدت دوست داشتن اونجوری شده بود برعکس شما من اصلا حمایت خانواده رو نداشتم این خیلی خوبه که خانوادتون حمایتتون می کنن و باید خوشحال باشید و قدرشونو بدونید من مادرم و برادرم خیلی اذیتم کردن این احساسات طبیعیه نگران نباش 

خدایا از گناهانم همچون آرزوهایم بگذر 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز