دختره توی شهرمون معروفه... به طوری که زیر پستای خودش و مادرش میان قیمت میپرسن!
بخدا نمیدونم این پسره چش شده داره دستی دستی خودشو بدبخت میکنه. هرکی میفهمه خاله و شوهر خالهم با اون همه برو بیا و اعتبار دارن میرن خواستگاری اون دختره یا میخنده یا بهت زده میشه که چجوری!!!
من به مامانم گفتم دخالت نکنه تو کارشون. ولی اصلا هیچ جوره نمیتونم قبول کنم پای اون خانواده به خانواده ما باز شه. بخدا آبرومون میره کل شهر با دختره خاطره دارن!
ناراحتم واسه پسرخالهم. مثل برادر خودم دوسش دارم از بچگی با هم بزرگ شدیم. میدونستم باهاش دوسته ولی عمرت فکر نمیکردم بخواد باهاش ازدواج کنه. لیاقتش بیشتر از اونه...🤦🏼♀️