شما چند بار در هفته دوس پسر تون یا نامزد تون
میبینید باهم میرید بیرون اونایی که تویه شهرن
واسه ما ماهی ۳ باره با اینکه فاصله ی خونمون ده دقیقه است همیشه سرکاره و کارشو ترجیح میده
حس میکنم اصلا سیاست های زنانه ندارم
امروز بهم گفت شبیه پیر زن ها غر میزنی و
جای اینک نامزدم باشی مامانمی من مادر نمیخوام
زن میخوام
خیلی کتاب خوندم ولی نمیدونم چطور رفتار کنم
به اون باشه ماهی یبارم نمیاد بیرون
(واسه کل خانواده و ایناش اینجوری کلا بیرون نمیره
)
فقط کارش و خونه همین
چن سالشه ک انقد بی ذوقه
دوره نامزدی واسه شناخت همین چیزاست
اگه تو ددری باشی و اون خونه ترجیح بده به مشکل میخورین
یا باید کوتاه بیاب که همیشه باید تنها بری بیرون یا همش باهاش بحث کنی
ولی عجیب هم هست تو نامزدی هم نمیاد زیاد ببینت
بهش گفتم پول جمع فلان کافه نمیریم فلان چیزو
نخر پول جمع کنیم خونه بخریم
خب منم محبت میخوام وقت میخام تاحالا یبارم خودش نخواسته بریم بیرون همش من خواستم
اونقد خونه درس میخونم کسیم ندادم برم بیرون
بیرون رفتن و دیدار یه طرف
ولی رفتارت چه طوریه که گفته مادر نمیخوام؟ همه روانشناسا اینو میگن که هرگز واسه همسرتون مادر نباشید.
برام کتاب و فبلم معرفی میکنه میگه برو اونا رو ببین
زن بودنو یاد بگیری
نمیدونم چطور باید رفتار کنم
محبت نمیکنه منم مجبورم غر بزنم چون هر راهی بگی امتحان کردم بی محلی کردم سرد شدم گرم شدم رفیق شدم باهاش گفتم مثل رفیقش باشم اما بازم هیچ وقت حوصله نداره
منم غر میزنم میگم نخر اینا رو خونه بخریم میخواد ماشین بگیره گفتم نخر خونه فقط ازش وقت خواستم
امشب گفتم گم میشم گفتش ارع گمشو خسته شام هر شب دعوا
بهم فیلم و کتاب معرفی کرده
تو اون فیلم و رمان گفته مردا ار زنایی ک مادری میکن
براشون بدشون میاد
زده میشن یا دعوا نکنید
ولی مگ میشه یکی اصلا واست وقت نزاره هیچی نگفت
فقط میدونم مردا از غر غرو نق نق و سرزنش و نصیحت و کنترل بدشون میاد، و معمولا مادرشون اینطور بوده، برا همین دوست ندارن همسرشون این مدلی باشه.
خب
منم دوست ندارم مدام بحث کنم
اما میگ سیاست نداری
مثلا امشب بهش گفتم یبار خودت بیا گل بگیر واسم بگو بریم بیرون سینما دور بزنیم
وقتایی هم ک میریم بیرون همش میگ به فلان پسر نگاه کردی لباست کوتاهه بیرونمون کوفت میشه
خسته کنندس
