انقدر دلم میگیره ها با شوهرممثل موش و گربه ایم همش سر چیزای بیخود باهم بحثمون میشه مشکل اینه که انگار مجبوریم بهم یاد آوری کنیم دیدی اونسری من اینکارو کردم تو چیکار کردی هر روز حسمرو بیشتر دارم نسبت بهش از دست میدم اینمدت هم اون تو فشار روحیه هم من بابا مریض شد دو تا عمل سنگین انجام داد دو هفته رو زمین موند من با یه بچه ۹ ماهه همه کارارو کردم اخلاق بابام بد شد همیشه هم برای اینکه شوهرم منتش سرم نباشه پا به پای اون تو زندگی قدم گذاشتم که اخر بگه برابر با هم هزینه کردیم من واقعا ازش بیزار شدم خیلی خسته م دلم می خواد ول کنم زندگیمو ولی دلم به حال پسرم میسوزه
میشه برام یه صلوات بفرستید و برام دعا کنید ؟ ان شالله خدا هزار برابرشو برای خودتون رقم بزنه تاپیک ها متفاوته بله چون ادم ها هم متفاوتن کاربری دست 3دوست گلگلی باردار نیستم تیکر همینجوری هست
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ببین خیلی سخته . میفهمم...این که مدام دنبال این باشی که خودتو ثابت کنی یکم ناراحت کننده استتو زندگی ...
خیلی باهاش صحبت می کنم اما می دونی انگار همش دنبال اثبات اینکه یه ایراد از کارم در بیاره باشه همه زندگیم استرس اینه که نکنه یه چی جوری باشه که حرفی بهم بزنه خیلی مرد خوبیه ها اما در کنارش خیلی بی شرفه