اومدم خونه مامانم من یه شهر دیگه زندگی میکنم.خونه زندگی مامانم خونه ای که یه روز خونه خودمبود خوشگل و مرتبه.رفتم خونه داییم اونجا هم همینطوره خالمم داره دکوراسیون خونشو عوض میکنه اومدیم خونه یکی از فامیلا که هم سن و سال خودمه اونجا هم نو و تمیز و قشنگه.اما خونه منچی اصلا دوس ندارم داخل اون خونه باشم.اون زندگی حق من بود من شرایطم و ظاهرماز خانم همه این خونه ها بهتره اما نمیدونمچرا سرنوشتم این شد.لطفا نگید حسود نباش شما هم اگه زندگی همه اطرافیاتون خیلی متفاوت و بهتر از شما بود ممکن بود حسودی کنین
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
متوجه شدم ولی در واقع حسود نیستی حس میکنی این حقت نبوده و یه علامت سوال بی جواب شده برات ، ولی اینو بدون تو هنوز وقت داری میتونی ببینی بقیه چطور پیش رفتن استفاده کنی و مطمئنم چیزایی تو زندگیت هست که خوبه