همیشه سرم غر میزنه مدام ایراد میگیره
همیشه بدی هامو بهم میگه انقدر که دعوا راه میندازه
مثلا میگه تو چرا اینجوری هستی بعدش خودش داد میزنه سرم و فحش و بد و بیراه بهم میگه😐
یکبار ندیدم ازم تعریف کنه از بچگی همش ایراد میگرفت
یکبار من و درک نکرد اگه تو یه مسئله ای باهاش اختلاف نظر داشته باشم سریع بهم میپره میگه گم شو خفه شو دهنت و ببند
یا مثلا میخوام از خودم دفاع کنم میگم مامان اصلا اینجوری که تو فکر میکنی نیست میگه خفه شو لال شو من درست فکر میکنم تو فلانی تو الی تو بلی
بنظر من مادر من یه آدم عقده ای روان پریشه
داره عقده ی رفتارایی که مادر و برادراش تو نوجونیاش باهاش کردن و سر من خالی میکنه
چرا من باید بچه همچین زنی میشدم که به ناحق همیشه قضاوتم کرد و همیشه ایراد گرفت و اعتماد بنفسم و ازم گرفت