خانواده اش بدن ؟شوهر من که انتظار داره خونه خواهراش برم حالا یکیش مجرده شوهرم کنه باز شوهر بنده توقع داره برم خونه خواهره والا من حوصله خودمو ندارم بخدا درونگرام وای به حال خانواده شوهر حالا هر چی باشن بخدا مقصر شوهرمه که مستقل نیست و دستش تو جیب پدرشه و بچه ننه اس دائم در حال آمار دادنه همه هم ازش متوقع هستن من کاری ندارم بره خونه ننش ولی بزور من رو نبره همه تفریحات هم مشترکه حالا از این ساختمون هم بریم دوست دارن پسرشون همراه باشه باهاشون
بخدا انقد حرص خوردم از اول زندگی پاهام میلرزه و حوصله خودمو ندارم بديش اینکه دهن لقم هست حالیش نیست هر چی رو نزاره کف دستشون موندم چه کنم بچه هم ندارم