یهو به خودم اومدم دیدم خیلی داره بهم توهین میشه
درسته که هیچ کارش بودم و هیچ نسبی باهاش نداشتم
درسته که اون واقعا خیانت نکرده بود
اما حق نداشت انقدر خوردم کنه رسما مظلوم گیر آورده بود و داشت حرفاشو میزد
یعنی اگه همون حرفا رو وقتی توی چشمام نگاه میکرد میگفت رسما یه سیلی میزدم توی گوشش که یاد بگیره حق نداره به منی تهمت خیانت بزنه که با این که چیزی بینمون نیست و هنوز با هم نیستیم ولی توی خبابون سرمو میندازم پایین که با بقیه چشم تو چشم نشم
منی که قبلا برام مهم نبود موهام چقدر بیرون باشه و لباسم چقدر کوتاه باشه
الان به خاطر اون بیشتر رعایت میکنم که یه وقت کسی به جز اون منو نبینه
با این که هیچ چیزی بینمون نبود با این که مستقیم حرفشو نگفته بود
به خودم گفتم بسه! نمیزارم بیشتر از این بهم توهین بشه