.
از قوم شوهر
فعلا چیزی نگفتم
زن سابقم
کل خانواده مون این ناراحتی رو داریم که عمه ام زنگ زده بود به مامانم پرسیده بود خواهرم موهاش ریختن و میتونه راه بره( خواهرم شیمی درمانی میشد) و از اون موقع قطع ارتباطیم
هعیــــــ
خدا
چرت هیچ زحمتیم نتیجه نمیده
مگه خدا نمیگه از تو حرکت از من برکت؟
چرا من هرچی بیشتر تلاش میکنم همونه؟
جاریم
حرف هدی زیادی زده، کلا بیشعوره، هیشکی دوسش نداره حتی خانواده خودش باهاش رفت و آمد ندارن
از مادرشوهرم خیلی زخم زبون میزنه
هیچوقت جوابشو ندادم بخاطر شوهرم
الان تو شرایطی هستم که خیلی به آرامش نیاز دارم و اون حرف بدی زد و دیگه اعصابم نکشید
برای اولین بار منم بدون توهین و بی احترامی بهش یه تیکه انداختم
دلم خنک شد واقعا پشیمونم چرا تا الان مثل خودش نبودم
بعلت کثرت افراد از پاسخگویی معذورم.
[QUOTE=343410308]زن سابقم[/QUOTE
میشه دلیلشو بدونم؟🙁
دوست بیشرفم همه چی بهش گفتم باهاش کات کردم
داداش زنیکه بیشرف بی احساسم زنیکه عقده ی داداشم همش حسودی میکرد دو بهم زنی میکرد فرستادمشون به درک داداش عوضیم خیلی بی احساس نامرد یه زنگ به مامانم نمیزنه مامانم بیماری خاص داره همش چشم انتظار
از چند تا عرب خارجی که به ایرانیا فحاشی میکردن و وضعیت اقتصادی اجتماعی ایران و مردمشو مسخره میکردن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
