مهسا قهر اومد خونه مادرش رفت دادگاه حدود ی سالی از قهرش گذشته بود ک بخاطر تمنا ب اصرار خانواده رفت باز پیش ایمان
اینبار رفت و ۵ ماه بیشتر دووم نیاورد باز برگشت ولی مجدد حامله بود
گف خیانت میکنه زواال عقل داره پول نمیده سرکار نمیره و معتادم هس ب مواد سفید از هر نوعش باباش تا متوجه شد این بارداره گف باید سقط کنی بجه هم ۴ ماهش بود و خطرناک بود سقط کردنش