2777
2789

انتخاب خیلی سخته ولی با نهایت احترامی که واسه خانواده ام قائلم همسرمو انتخاب میکنم چون همسرمم معتقده زن و شوهر باید اولویت همدیگه باشن

مادر فقط آن زنی نیست که هر صبح با صدای دردانه اش بیدار میشود...من هم مادرم...منی که وقتی شب در خواب تو را میبینم دلم نمیخواهد هرگز صبح شود...وقتی در خواب تورا در آغوشم میبینم دلم میلرزد...حتی در خواب هم میدانم که ندارمت....ولی دلم برایت میلرزد...صبح که بیدار میشوم لبخند به لب دارم...چون روی ماه تو را دیده ام...چون تو  در اغوشم بودی...چون بوی تنت رابه ریه هایم کشیده ام...حتی در خواب و برای یک لحظه...آری من هم مادرم... مادر فرزند ندیده و نیامده ام... مادر تویی که برای داشتنت روزهای قشنگ جوانیم را در مطب دکتر ها و بیمارستانها گذرانده ام...مادرتویی که برای داشتنت مشت مشت قرص میخورم وصدها امپول میزنم...منی که تمام تنم ازمرحمت امپولهای گران قیمتم کبود است... من و امثال من مادر تر از هر مادری هستیم...مادرانی زجرکشیده...مادرانی که ثانیه به ثانیه روزهایمان را با حسرت داشتن دلبندمان میگذرانیم... که با دیدن یک کفش نوزادی پشت ویترین مغازه ها دلمان  میلرزد و پر میشود از غصه...پر میشود از حسرت دیدن تو با اینکفشها و تاتی کردنت... آری من هم مادرم...فقط تو را ندارم عزیزکم...فقط  در رویاهایم برایت مادرانگی میکنم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مگه میشه با خانوادت رفت و آمد نکنی عزیزم؟!

اختلاف افتاده حلش کنن. نمیتونن همسرتون اذیت میشن رفت و امد نکنن. نباید شمارو محدود کنن در این مورد ک

«بعضی وقت ها به جای جر وبحث کردن فقط به طرف نگاه میکنم و تعجب میکنم که این حجم وسیع بی عقلی و نفهمی چطور توی کله ای به این کوچیکی جا شده!»  😓  آلپاچینو

بستگی زیادی داره که موضوع اختلاف چی باشه

من توی چنین شرایطی شوهرمو ترجیح دادم

و پشیمونم نیستم از این جهت

فقط یه افسردگی و بدخلقی هایی دارم که بخاطر دلتنگی و دور شدن از خانوادمه

باید ببینی چقد مساله ارزش داره

با بابام به مشكل برخورده مياد با من دعوا ميكنه. يه چند بارى ام گفت زنگ بزن بهشون بگو من ديگه با شما كارى ندارم منم زنگ زدم گفتم كه اروم بشه. ولى الان با اين كه چند هفته گذشته دوباره بعضى موقع ها الكى بحث رو شروع ميكنه و از خوانوادم بد ميگه

ی مدت نرو خودش کم کم اروم میشه همین که میبینه شما اون رو ب همه ترجیح دادی خیالش رو راحت میکنه

مادر فقط آن زنی نیست که هر صبح با صدای دردانه اش بیدار میشود...من هم مادرم...منی که وقتی شب در خواب تو را میبینم دلم نمیخواهد هرگز صبح شود...وقتی در خواب تورا در آغوشم میبینم دلم میلرزد...حتی در خواب هم میدانم که ندارمت....ولی دلم برایت میلرزد...صبح که بیدار میشوم لبخند به لب دارم...چون روی ماه تو را دیده ام...چون تو  در اغوشم بودی...چون بوی تنت رابه ریه هایم کشیده ام...حتی در خواب و برای یک لحظه...آری من هم مادرم... مادر فرزند ندیده و نیامده ام... مادر تویی که برای داشتنت روزهای قشنگ جوانیم را در مطب دکتر ها و بیمارستانها گذرانده ام...مادرتویی که برای داشتنت مشت مشت قرص میخورم وصدها امپول میزنم...منی که تمام تنم ازمرحمت امپولهای گران قیمتم کبود است... من و امثال من مادر تر از هر مادری هستیم...مادرانی زجرکشیده...مادرانی که ثانیه به ثانیه روزهایمان را با حسرت داشتن دلبندمان میگذرانیم... که با دیدن یک کفش نوزادی پشت ویترین مغازه ها دلمان  میلرزد و پر میشود از غصه...پر میشود از حسرت دیدن تو با اینکفشها و تاتی کردنت... آری من هم مادرم...فقط تو را ندارم عزیزکم...فقط  در رویاهایم برایت مادرانگی میکنم...

فعلا هیچی نگو بذار شوهرت خودشو خالی کنه دلتنگی اینام نکن فعلا توام همدردش شو و سعی کن همون حسیو بگیری که خدای نکرده اگر بین تو با خونواده اون اختلاف می افتاد بعد مدتی خودش نرم میشه میذاره

بگو اول تو رفت و آمدتو قطع کن بعد منم قطع میکنم

مشکلات و باید حل کرد نه این که ازش فرار کرد

اونا خانوادت هستن

به شوهرت بفهمون خانوادت جزئی از وجود تو هستن و تو خواب شاید ببینه تو ترکشون کنی.مردا چه توقعاتی دارن

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”

وقتى موضوع دعوا و جر و بحث هنوز داغه هيچ تصميمى از روى عقل گرفته نميشه و همينطور نميشه طرف مقابل رو متقائد كرد

شما فعلا هيچ تصميمى نگير سكوت كن در مقابل شوهرت تا ابها از اسياب بيفته بعدا هم اون ارومتر ميشه هم شما نيازم به انتخاب نميشه به مرور زمان قبح دعواتون از بين ميره حل ميشه موضوع

با بابام به مشكل برخورده مياد با من دعوا ميكنه. يه چند بارى ام گفت زنگ بزن بهشون بگو من ديگه با شما ...

خانوادت دقیقا چکارش کردن؟

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”
ی مدت نرو خودش کم کم اروم میشه همین که میبینه شما اون رو ب همه ترجیح دادی خیالش رو راحت میکنه

يه هفته نرفتم نه زنگ زدم بعد يه هفته چند روز پيش خودش گفت برو به مامانت سر بزن ولى الان مامانم شهرستانه گفت زنگ بزن بگو من ديگه با شما كارى ندارم. 😔


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سبزی پلو

سما1996 | 41 ثانیه پیش

طرح مادران

ساحل۶۶۶ | 54 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز