گوشیش رمز نداشت همیشه دستم بود اما هیچ ردی نمیزاشت
همش خونه بود و اصلا جای شک نزاشته یود
یشب اومدخونه دیروقت بود ازسرکار
من خواب بودم اومد توخواب بوسم کرد محکم و پتورو کشید رو بدنم و خوابید
فرداش رفت حمام گوشیش رو اپن بود گفتم بزار ببینم چ خبره
رفتم اینستا و واااااای یه دایرکت مشکوک
ک یادش رقته بود حذف کنه باردار بودم و کل ۸ ماه بارداریمو داشت خیانت میکرد با یه زن عقب مونده کج وکوله چندش
چ قرارها تولدا پیست رفتنا تفریحا کادو ها چقد تیغش زده بود زنه
اخرین پیامش این بود
دنیاهنوزم قشنگیاشو داره مث ترکیب لبای تو رو لبای من عشقم ❤💋 و وای به روزهای سیاه بعدش ک من کشیدم خدا واسه هیچ احدی نخواد