چ
بچه ها بعضی وقت ها فکر می کنم چقدر زن داداش احمقی بودم
خواهرر شوهرم با شوهرش و بچه هاش میومدن خونم لنگر می نداختن رمز وای فا یکسره دستشون بود تموم می کردن
اون وقت من می رفتم یه روز خونه مادرشوهرم تازه خونه اونا هم نمی رفتم بهشون می گفتم رمز وای فا دارید می گفتند نه مودم خصوصیه
چقدر اومدن خوردن رفتن پس ندادن الانم میگن عروس بد منم