خواستگارم پیام داد و جواب رد داد😭

نخ بهنر نشد فک کرده کیه . ۵ سال دیگه ۶۰ سالش میشه پیر میشه حال و حوصله نداره 

سلام ببخشید اسی کسی اون تاپیک که راجب مادربزرگش بود نداره

سلام من نماز جعفر طیاره شنیدم چهل هفته بخونی خوبه برای ازدواج

ببین من وضعیتم از تو بدتر بود همه دختر پسرای فامیل کوچیکتر و بزرگتر ازدواج کرده بودن بابام ازمن خوشش نمیومد چون میترسید مجرد بمونم و بترشم حتی خواهرمم دستم مینداخت

بخدا من خوشکلم قد بلندم خانواده خوب و سالمی دارم تحصیل کردم پدرم وضعیتش بد نیست رو به بالاست فقط شاغل نبودم. تا 29 سالگی هرکس میومد میرفت دو سه تا بودن ک مونده بودن اونام من نمیخواستم

خیلییییی باخدا درددل مردم نمازام هیچکدوم ترک نمیشد حتی یدونه صبح هم نخونده نمیذاشتم 

خیلی واسه خودم انرژی مثبت میفرستادم میگفتم حتما تو عروسیم بااین اهنگ میرقصم و فقط از خدا میخواستم دعامو اجابت کنه

نماز حضرت اباالفضل خوندم روزه گرفتم تو ماه رجب نماز امام جواد خیلیی دعا کردم یه نمازی بود که خیلی سخت بود الان اسمش یادم نیست واقعا ایمان داشتم خدا بی جواب نمیذاره اعتماد داشتم به خدا

همسرم ک اومد خواستگاریم خودمم باورم نمیشد این بشه 

اما خدا حکت ما بنده ها رو میدونه. منم سی سالگی رفتم سر خونه زندگیم اما شکر که صبر کردم 

والا سن ادم از ٢٥ كه ميره بالا استرس ازدواج مي افته به جونش

منم همين بودم

الان سه ساله ازدواج كردم و يه بچه دارم

ولي ميدوني همش فك ميكنم كاش مجرد بودم

ازدواج فقط و فقط دوران اشنايي و سال اولش خوبه

بعدش مسئوليت و بچه داري و همش از خود گذشتنه كه واقعا نمي ارزه و اينا رو صادقانه كسي به ادم نميگه

انقدر كلافه م از زندگي متاهلي و بچه داري كه همش ميگم بزنم زير همه چي و جدا شم كه بتونم راحت زندگي كنم

همسرم ادم خوبيه ولي از نظر جنسي خيلي خيلي سرده 

تمام فكر و ذكرش درامدشه و ارزوهاي دوران كودكيش و داشتن دو تابچه

لااقل تو مجردي دل ادم نميسوزه كه عمرش داره تلف ميشه

همش به مرگ فكر نميكنه

هزاران راه و اينده جلو روش ميبينه

☺️😅💖

عزیزم هیچ کس زشت نیست اینو با باور قلبی میگم هر کسی در ظاهرش چیزهای زیبایی داره. به هیچ کس اجازه ندید بهتون بگه زشت

من اطرافم زیاد دیدم این موردا رو

اما جیزی که هنوزم ته قلبمو شاد میکنه نزدیکیم به خدا و اون روزهای خوب بود. اصلا خود خدا انقددددر کارامو رو برنامه و روال پیش میبرد خودم تعجب کرده بودم

قسمت هم‌نبودید

عزیزم نمی‌خوام شعار بدما اما چرا بخاطر اینکه ۳۵ سالته اینقدر ناراحتی؟؟

ازدواج بد میکردی خدای نکرده و برمیگشتی خوب بود؟

من ۲۵ سالگی عقد کردم فهمیدم بیمار روانیه جدا شدم دیگ خانوادم با ازدواجم کار نداشتن.

چرا فک می‌کنی دیر شده ؟؟ مگه همه زندگیا باید شبیه هم باشه؟ همه تا یه سن خاصی باید ازدواج کنن؟

من پیشنهادم اینه از نون شب بزنید برید تراپیست خوب. هم عزت نفس و اعتماد به نفستون می‌ره بالا هم آروم میشید

بابا یه خواستگار بوده دیگه بخدا ازدواج تو  ایران سند بردگیتو امضا میکنی غصه اینو میخوری هنوز شوهر نکردی اگه خانواده ی اوکی داری برو بگرد خوش باش مسافرت برو اکیپی واسه سابیدن و ناهار و شام درست کردن برای یکی دیگه گریه میکنی تازه بعدشم دومتر زبونش درازه طرف معشوقت نبوده که ولت کنه اونو میخواستی چیکار کنی

آخی ،الهی سخته واقعا ،منم ی خواستگار داشتیم بخاطر وضعیت مالی نیومدن ،انقدررر من ناراحت شدم 

آره خیلی اعصابم خورد شده یک جلسه رفتیم بیرون صحبت کردیم گف دو سه جلسه دیگه باید بریم بیشتر بشناسیم همو . ولی الان دو یه هفته از قرار اول میگذره خبر نداده . هفته پیش گف اینهفته قرار میذاره ولی هفته ب آخر رسید نه پیام داد نه زنگ زد ... منم بیخیالش شدم ولی آدم فکرش درگیر میشه