2777
2789
عنوان

نامزدم گفتم طلاق بگیرم اونم غیبش زد ،پس چی شد اون همه عشق و عاشقی

| مشاهده متن کامل بحث + 980 بازدید | 30 پست


ما اومدیم شهر خودمون

و نتونستیم بخاطر مشغله کاری استراحت کنیم


بخاطر همین فردا شبش خیلی خسته بودم


رفتیم تو اتاق ک بخوابیم

قبلش ک بریم تو اتاق کفت ک شب س.ک.س داشته باشیم


منم گفتم باشه


خلاصه م رفتیم تو اتاق و حدود ۲۰ دقیقه کنارش نشستم پ شوهرمم با گوشی داشت بازی می‌کرد



بهش گفتم میشه بجا گوشی به من توجه کنی


ولی گفت میخوام با گوشی باشم ولم کن

منم گفتم باشه و خوابیدم


تا خوابیدم شروع کرد به سر و صدا

از قضا اون شبم شب تولدم بود


بلند شدم گفتم علی شب تولدمه می‌خوام شروع سال جدیدم خوب باشه

لطفا خرابش نکن


که یهو شروع کرد ک تو بچه ای همش قهر میکنی

هم چس میکنی


منم فقط گریه ام گرفت



اخرش گفتم من میخوام برم خونه بابا

وسایلم و جمع کردم ک برم


دروغ قفل کرد

تهدیدم کرد

فحش داد


منم چیزی نگفتم


اخرشم نا خواسته شد تو دستم و صورتم


منم گریه گرفت و

درو باز کرد منو رسوند خونه



منم دیگ باهاش در ارتباط نبودم




بعد از ۴ روز زنگ زد

و گفت هر دو مقصریم


در صورتی ک من کاری نکرده بودم


زیر بار حرف زور نرفتم

در نهایت آشتی کردیم


منم رفت و آمدم قطع کردم

تا هی دم دست نباشم


۱۰ روزی دور از هم بودیم


و اصلا ابراز دلتنگی نمیکرد


خلاصه ک قرار گذاشتیم جمعه این هفته پیش هم باشیم


ک امروز خرابش کرد


منم دیگ طاقت نیاوردم و

هر چی از دهنم در اومد بهش گفتم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

پارت یکی مونده به آخر 



دوستان

سر دعوایی ک شد بهم گفت ک جبران میکنم


خلاصه من فکر کردم جمعه هفته پیش قراره ک

برای من وقت بزاره و از دلم در بیاره


(اخه ما جمعه ها پیش همیم و بیرون میریم )


ولی به روش نیاورد و  جمعه اش رو خوابید و مهمونی رفت


بعدشم قرار شد جمعه این هفته پیش هم باشیم ک

امروز حرفایی زد ک کات کردیم


امروز داشتیم صحبت میکردیم ک

گفتم دستم خالیه بعد بهم گفت برو سر کار 😳


بعدشم گفت خرجا بالاست میدونی هزینه اسنپ و اینترنتت چقدره


در صورتی ک حساب کردم تو این ماه کلا ۳۵۰ هزینه من شده



منم ناراحت شدم و گفتم چرا منو مثال می‌زنی خودتو مثال بزن

چقدر خسیسی


اونم گفت جدی نگفتم و شوخی کردم


ولی من خیلی ناراحت شدم


شوهرم قبلا خیلی دست و دل باز بود ولی الان ۲ماهه اصلا

خرجی برام نمیکنه منم درکش کردم


ولی دیگ خیلی داره خساست میکنه


خلاصه تلفن رو قطع کردم و


بعد از ۸ ساعت بهش زنگ زدم گفتم


کجایی ک تو ۸ ساعت نتونستی به من زنگ بزنی


گفت کار داشتم



اخه مگ میشه نتونه دو دقیقه وقت بزاره و از من خبر بگیره


بعدشم گوشی قطع کردم و کلا باز خبری ازش نشد



بعد ۲ ساعت یعنی ۱ شب زنگ زدم

گفتم دوباره ک غیبت زد


گفت

خواستم تنها باشی آروم بشی 😤😳


اخه مگ میشه منو بزاره تو حال خودم و خود به خود آروم بشم




دیگ من نتونستم جلو خودمو بگیرم


کل دق و دلی های این مدت رو رو سرش خالی کردم


هر کی تو دلم مونده بود رو گفتم



اونم گفت حتما جذاب نیستی ک من ازت فاصله میگیرم


گفت همش پشت تلفن ویز ویز میکنی



بهم فحش داد


گفت تو خیلی حساسی

دیگ باهاش حرف نمیزنم ک تو  ایراد نگیری ازم



بعدشم منم گفتم اگ از نظر تو جذاب نیستم


برای خیلیا دیگ جذابم


ازم بدت میاد یا منو نمیخوای بگو هر چی زود تر خودمو راحت کنم



اونم فحش داد و قطع کرد



بعد چند دقیقه ک آروم شدم و فکر کردم



بهش زنگ زدم و


گفتم من هیچی ازت نمیخوام فقط بیا توافقی جدا شیم


اونم گفت خفه شو



دوستان من دیگ واقعا نمیخوام باهاش باشم


خیلی دوسش دارم


ولی نمیتونم دیگ دلمو باهاش صاف کنم 

خلاصه ک به یه وکیل زنگ زدم ک

به شوهرم بگه من میخوام جدا بشم

ک بلکه تلنگری براش بشه


وقتی وکیلم زنگ زد

به وکیلم داد و بیداد کرده ک حدا نمیشم و

از زنم دور شو و…


بعدش حتی به من زنگ نزد و غیبش زد و خبری ازش نیست


اخه آدم اینقدر رو مخ ؟



نه جدا میشه نه درست میشه نه میاد جلو حرفی بزنه کاری کنه 



اخرشم منو مقصر میکنه 


خسته شدم 


وکیلم گفت بخوای طلاق بگیری خیلی زمان میبره حداقل چند سال 


چون دست بزن نداره و 

معتاد نبست 

و خیانت نکرده 



حالا چکار کنم 


پارت آخر 

خلاصه ک به یه وکیل زنگ زدم ک به شوهرم بگه من میخوام جدا بشم ک بلکه تلنگری براش بشه وقتی وکیلم ...

معتاد به الکل که هست

خانوادش از اول هم میدونست پسرشون مرد زندکی نیست که مهریه آنقدر برات نوشتن

همه صحبت هامو کردم لطفا نظر بدین و کمکم کنید 


ما با اینکه خیلی عاشق همیم 


ولی مناسب هم نیستیم 


دنیامون متفاوته 


شوهرم هنوز فکر میکنه مجرده 

و من شدم مادر این رابطه 

نه یه همسر 


ما کلی هم مشاوره رفتیم ولی موقت خوب شده 

حتیاگه اینحور که وکیله گفت باشه هم بنظرم قطع ارتباط کنی و چند سال وقت بزاری که جدا بشی خیلی بهتره تا هی ادامه بدی و روح و روانت رو نابود کنی و بعد چندسال بعد دوباره چند سال تحمل کنی تا جدا بشی 

کسی قدر دل پاک مونه هرگز نمی دونه مو "موسی" هم ِبشُم "آسیه" از "آبُم" نمی گیره.نِفهمید و نمیفهمن مُنو درد مونه اینجا مو خط دکترُم خالو کسی قابُم نمی گیره 🍀

چون خانوادش پولدار بود انتخاب کرده

نه موضوع پول نیست 


دقیقا وقتی با شوهرم آشنا شدم 


سه خواستگار داستم ک 

التماسم میکردن 

و خیلی پولدار بودم 


تا جایی ک یکیشون میخواست یه خونه به انتخاب خودم به نامم کنه سر عقد 



ولی من شوهرمم انتخاب کردم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792