ثلا مارو جز نوابخ روزگار میشمارن که خیلی پولداریم.و امکانات فراوان..
بعد با اتوبوس و پیاده راه افتادم بیام خونه پختم تو گرما
اتوبوس هم میدونین چطورع دیگه...
با لباس فرم و یک طرف سرم کتاب
خیس عرق شدم
تا اومدم اب یخ ریختم رو سرم بخار شد کولر روشن کردم هرچی اب سرد میریزم بازم گرمه....حالم داره بد میشه....مادرم رفته بهش گفتم یخمک و بستنی بگیره واقعا حالت تهوع گرفتم....اه