یکی از دوستام مادربزرگ خیلی مهربونی داره همه جوره هواشو داره از نزدیک چند باری دیدمش خیلی بامحبته.
بعد چند روزی بود همینجوری تو ذهنم با مامانبزرگ خودم (یه ساله فوت کردن) مقایسه میکردم میگفتم کاش مامانبزرگ منم به این مهربونی بود. بنده خدا بد نبود ولی خب سختی زیاد کشیده بود چون خودش محبت ندیده بود بلد نبود به ماها محبت کنه
بعد دیشب خوابشو دیدم. عادی کنار هم نشسته بودیم حرف میزدیم ولی حس میکردم ازم ناراحته تو خواب خیلی حس بدی داشتم
یعنی ممکنه به خاطر اون فکرا باشه؟ نکنه روحش در آرامش نیست.. اینجور وقتا چیکار میکنید 😞