من چندساله دل شکسته ام ، ی حاجت خیلی بزرگ دارم در حد معجزه ، زیارت رفتم ، ختم گرفتم نشد
اینم بگم که قبلا نماز میخوندم و حافظ قرآن بودم، مقام اول تفسیر کشوری رو دارم ولی نماز و گذاشتم کنار ، حتی روزه ام بدون نماز میگیرم ( احکامشو کاملا میدونم، میدونم از ریشه غلطه)
ولی میترسم شروع کنم به نماز خوندن میترسم شرایطم بهتر نشه کلا کفر بگم ، و این ترس خیلی شدید و زیاده ،نمیخوام خدامو از دست بدم
چیکار کنم،من همه چی داشتم تو زندگیم، محبت خانواده ، عزت و احترام ولی چندین ساله ی عده شدیدا اذیتم میکنن ، و نمیتونم از اون محیط خارج بشم ، تمام تلاشمو کردمنشد
چجوری دوباره نماز بخونم و به ترسم غلبه کنم، حسم اینه که ی بار صد تنی رو شونه هامه ، میخوام برم به ( خدا) اعتراف کنم که من خستم و دلشکسته ، بعد اگه ( خدا) کمکم نکنه و بارمو کم نکنه چجوری با اون بار سنگین ادامه بدم