منم از اینجور خانوما نفررررت دارم ،از خانومای بد دهن بیزارم
یبار رفتم مغازه یه خانومی هم اومد داشت ست تونیک شلوارا رو میدید بعد فروشنده تو دستش یه ست دیگه آورد گفت خانوم واسه بیرونی میخواید ؟خانومه برگشت گفت نه پس واسه گوووه میخوام ،منو فروشنده بجاش خجالت کشیدیم
یبارم تو یه صفی یه خانوم که تقریبا هم سن مامانم بود اومد از من رفت جلوتر گفتم خانوم ببخشید شما باید برید عقبتر از من برگشت بهم نگاه کرد گفت برو بابا من اومدنی تو رو ندیدم منم آروم لباسشو کشیدم گفتم خانوم یعنی چی ،آقا این برگشت چششو بست و دهنشو باز کرد وای خدااا چه کلمه هایی که از دهن این در نمیومد من هیچی نمیتونستم بگم یعنی خجالت میکشیدم همچین حرفایی رو پیش اون همه مرد به زبون بیارم ،فقط برگشتم گفتم متاسفم واسه اون خونه و بچه هایی که تو مادرشون باشی