دیشب یه تاپیکی زدم برخی گفتن شاید خودتی که نمیبخشم بخاطر تهمت ولی بگذریم
عده ای هم گقتن باهاش تموم کن که من این کار کردم که کمتر ناراحت باشم 💜 از تصمیم خوشحالم با اینکه دوست چندین سالم کنار گذاشتم
این دوستم حدودا ۱۰ سال از من بزرگتره و میتونم بگم مثل یه خواهر بزرگتر بود تو یسری چیزا خیلی کمکم کرد خیلی باهم درد و دل میکردیم
این میگف من با یه پسری دوستم که فعلا نمیخوام ازدواج کنم(دختره باباش فوت شده بود برا همین تونسته بودن صیغه بشن) اصلا و ابدا نگفته بود متاهله ولی میگف عذاب وجدان دارم بخاطر رابطه پنهونیم
چن وقت پیش وقتی عکسی فرستاد من اقاعه رو شناختم اینا خیلی صمیمی باهم عکس گرفته بودن ولی میدونستم مرده متاهله دوتا بچه کوچیک داره
آقا یه روانشناس هست که مرکز روانشناسی داره و دوستم تعریف کرده بود که اونجا آشنا شدن
من خانمش هم میشناسم و از این جهت واقعا حالم بد بود نمیتونستم به خانمش بگم چون واقعا میشکست دوست داشتم کاری کنم باهم ارتباط نداشته باشن دیگه
ارتباط شون هم میگه که رابطه جنسی نداشتیم باهم حالا بیشترش نمیدونم
امروز بهم گفت که امروز عشقم قراره بیاد پیشم و من وافعا خیلی ناراحت شدم یه مرد روز تعطیل بجای اینکه با زن و بچه ش باشه خیلی وقتا میپیچونه میره پیش اون
منم یکم باهاش بحثم شد و تموم کردم حس میکنم کار خوبی کردم
بنظرتون به زنش بگم؟