عقدیم ؛
مدام شکاک تا تعریفی از چیزی میکنی سوال های متفاوت میپرسه ببین اون شخص مرتبط کیه و چیه و کوتاه نمیاد
دنبال بهانه برای جر و بحث میگرده انگاری ک دوستداشته باشه از صبح تا آخر شب بازخواست میشی
زیر بار هیچ اشتباهی از خودش نمیره و حاشا میکنه
مادرش بی رحمانه سنگ میندازه و تو گوشش میخونه بذر شک و اون تو دلش کاشت
راجب خودم بگم دختر صبوریم اما لج میکشم
اون ی بحث میندازه ادامهش با منه
زیادی حساس و زود رنجم
توی سیو شده هاش چندتا دختر دیدم قبلا دیده بودم گذشتم اما اینبار نمیتونم چ دلیلی داره شماره کسی ک ب کارش نمیاد توی گوشیش سیو باشه؟!
خیلی حرصمو در میاره
از دستش شب ها قرص اعصاب میخورم
بگید چیکار کنم😭