نسبت به همه اطرافیانم بدبین شدم قبلا خیلی به بقیه کمک میکردم الانم کمک میکنم ولی ته دلم اصلا راضی نیستم انگار که عادته ،تقریبا از همه متنفرم،وقتی کسایی که دوقلو دارند تو خیابون میبینم اعصابم خورد میشه پیش خودم میگم تو این دنیا فقط جای دختر من نبود؟؟بعد سریع تو دلم میگم خدایا ناشکری نمیکنم انگار که ترسیدم خدا برا ناشکری مجازاتم کنه بقیه رو هم ازم بگیره یا خودم بمیرم بچه ها بی مادربزرگ شن🥺یه کاربرا یه بار گفت دوقلو داشتن لیاقت میخاد همش حرف اون تو ذهنمه یعنی من بی لیاقت بودم😢پونزده روز دیگه باید برگردم سر کار ولی دلم نمیخاد برم سر کار اما انگار بعد دوازده سیزده سال کار کردن ول کردنش هزینه تو ذهنم پر تناقضه