شوهر من اصلا نمیتونه تقصیراتشو گردن بگیره همش در حال سرزنش کردن منو بچه هاس ..خسته شدم ازش ..اینقد بهش رسیدگی میکنم اما به چشمش نمیاد ..یکی هست تو فامیلمون بهش حسودیم میشه هیچ برتری نسبت به من نداره حتی شوهرشو تو اوج مریضی گذاشت رفت عروسی شبم برنگشت اما شوهرش تا فشار زنش میوفته مرخصی میگیره میاد کمک زنش کارای خونرو میکنه بچه هارو نگه میداره .غذا میپزه ..یبار باهم رفتیم پارک بچشون تصادف کرد زنش پرید سروکله شوهرش که چرا حواست به بچه نبود شوهرمم به شوهرش گفت چرا زنت حواسش به بچه نیس گفت بنده خدا از صبح تا شب با بچه ها سروکله میزنه گناه داره یدیقه اومده پارک حالو هواش عوض بشه