من 
بابام ده سال بود ورشکست شده بودن و انقد سحر و جادو برامون گرفته بودن خواهرمم که ازدواج کرد یکاری کردن کلا رشد نمیکنه زندگیشون و جن های بد رو تو بیداری و خواب میدید
نماز امام جواد خوندم و مداومت کردم 
ادم خوبی برام اومد و خدا از زمین و زمان برا بابام موقع تک تک مراسما پول رسوند 
خدا واقعا جای حقی نشسته من ادم خوبی بودم موقع مجردیم و کلا به همه کمک میرسوندم ولی میدونم این حجم از برکت رو خدا بخاطر بزرگی و مهربانی خودش بهم داده چون واقعا بیشتر از حدی بود ک تصور میکردم
خانواده شوهرم پولداری بودن ک پایین شهر زندگی میکردن بعد ازدواجمون وارشون پربرکت شد طوری ک اومدن بهترین جای شهر و خونه پایین شهر برامون خریده بودن خونه ما هم اوردن حای خوب