ی دوست دارم ۱۳ ساله دوستم باهاش ،خونوادشم میشناسن چقد ارومن و مدهبی ان و اینا،ولی بعده کنکورم گفتم یبار بزارین باهم بریم سینما ساعت سه تا شیش ووبرگردیم نزاشتن و بابام خودش مارو برد و اورد جتی وقتی داشتیم میرفتیم تو وایساد نگا کنه حای دیگ نریم و وقتی رقتیم بلیط بخریم بلند داد زد زود باش،،ابرومون رف همه نگاهمون کردن
میخام بگم انقد شخت گیرن
حالا من انتهاب رشته دارم،حاضر بودین بمونید تو شهر خودتون با این شرایط یا میرفتین هابگا؟💔
چندتا برادر داری ؟ ساکن کجایی ؟
بد دل نگیر اونا بدت رو نمی‌خوان
گاهی سخت گیری و حساسیت به نفعته
یه سوال تاپیک هاتو دیدم
خانواده سخت گیرن و دوست پسر داری ؟
شما که خوبی
خواهر شوهر من باسی و یک سال سن تنها جایی نمیره
حتی مادرش میبرد دانشگاه برمیگرداند
منم وضعم همینه منتظرم کنکور بدم و برم ی شهر خیلییییییی دوور
منم همینظوری بود شرایطم
ولی حتی سینما هم‌نرفتم
حتی یبار
ولی‌بعد دانشگاه اوکی‌شدن
من دانشگاه شهر‌خودم اوردم مناسفانه
بنظرم شهر دیگه بزن
شهر خود ادم صفا نداره مث‌مدرسه ست
ولی خب کلا این سختگیریشوپ بعد دانشگاه از بین رفت اروم اروم
دو‌هفته اول‌بایام میبرد میاورد برا دانشگاه کم کم دید همه خودشون میرن و کلاسا مختلطه خودش بیخیال شد
توی شهر خودم می موندم ولی خب شرایط من با شما فرق داره ماهم خیلی سخت گیر و مذهبی هستیم ولی اگه شرایط شمارو هم داشتم بازم می موندم چون خودم اینطوری راحت ترم
منم همینطور
اصلا تو انتخاب رشتم واسه محل خدمت غصه نگرفتم فقط تنها کاری که کردم شهرای بهترو اولویت گذاشتم غیر از این همه شهرارو زدم دانشگاهم که خداروشکر کلا اینجا نیست ... اصلا شرط من با خودم واسه سرپا موندن همین بود ... دوری و دوستی
و خیلی خونگی بارم اوردن ب حدی ک شهر خودمو نمیشناسم
حالا بین عربیه مشهد و احتماعیه رشت موندم
رتبم ام مشاور گف خیلی عالی میشه حتی زیر صد
میشه بگید💚
رشت یک دوستی دارم ک اون میتونه مراقبم باشه و تمها نمونم
عزیزم شما باید دانشگاه برید هر جور شده من بودم یه مقدار شهر دور میزدم
خودمم ۱۹ سالمه حتی روزی شده تا ساعت ۱۱ شب خونه دوستم بودم واسه درس خوندن
ولی شرایط شما سخته ان شاءالله از رشته ی دلخواهتون قبول شید
