بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
خاطره بد شوهرم سر کارای ننش میخواست خفم کنه واقعا نفسم رفت خدایی بود زنده موندم خاطره خوبم خیلی خیلی زیاد داریم شوهرم خیلی خوبه یکیش اینکه مریض بودم بیمارستان از کنار تختم سه روز تکون نخورد
فقط 20 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمیدونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود 🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🤩
خاطره که زیاده ، مثلا روز زابپان دخور بزدگم ۵ طبقه بینارستان رو پله باهم میرفتیم بالا و پایین تا دهانه رحم باز بشه بستریم کنن 😆 خودش میگه منم با تو زاییدم اون روز 😂😂😂
خودم که مجردم ولی بابابزرگم میگه هیچ وقت یادم نمیره منو بچه بودم دادن مامانبزرگتون، این مامان بزرگتون اون موقع پیر دختر بود😂😂 البته شوخی میکنه ها مامان بزرگم بنده خدا 10 سالم ازش کوچیک تره