۲۴ سالمه همه دوستام ازدواج کردن بعضیاشون حتی بچه دارن براشون خوشحالم اما وقتی فکر میکنم من نتونستم خانواده داشته باشم برای خودم ناراحت میشم همین دیروز دوستمو دیدم گفت سه ماه دیگه عروسیشه شوهرشو هم خیلی خیلی دوست داشت
++
من خودم یه بار ازدواج کردم بعد طلاق گرفتم که همسرم طلاقم داد بعد طلاق با یه پسری اشنا شدم که نزدیک دوساله باهمیم و خیلی دوسش دارم اما میگه من قصد ازدواج با هیچکس رو ندارم چون باید خرج خانواده و پدر مریضم و خونه رو بدم و نمیتونم بیام خرج دیگه ای رو بدم و اگه ناراحتی برو من کلی خواستگار دارم که خوبن ولی قلبم پیش همین پسرست