منم همینا گفتم بهش ، گفت وقتی رفتیم برای انتخاب و اینا همش میگفت بخرین زود زود زود ، میگفت حتی نیومد منا با لباس ببینه و همش دخترش زنگ میزد میرفته بیرون حرف میزده کلا مادرش واقعا زن خوبی نیس اینقدر اخم و تخم کرده مجبور سده خواه م یه چی انتخاب کنه بره راحت بشه از غرغر ابن زنیکه
باعرض پوزش وحلالیت خوب نیست
خریدلباسو؟
ببین به شوهرش بگه بیابریم عوضش کنیمیه لباس قشنگ تر برداره
مادر شوهر منم موقع خرید فیوزش میپره
موقع انتخاب لباس عروس یه لباس عروس انتخاب کردم ۲۰ تومن اجاره اش بود
داشته خفه میشد
میگف بریم جاهای دیگه رو ببینیم خخخ
منم گفتم همین
داشت سرخ و سفید میشد
خیلی قدیمیه خوشگلم نیست
خب خودتون باهاش میرفتید خرید
پشت سر همین لباسسمت چپ اون لباس عروسه چقد قشنگه استیناش
خواهرت نباید ابدا قبول میکرد بعد ازدواج یکجا زندگی کنه.....مشکل خودشه که قبول کرده.درضمن واسه لباسش هم بگو خودش بره عوضش کنه.
اصلا خوشگل نیست چرا همراه خواهرت نرفتی
من سه روز کارم بود لباس عروس انتخاب میکردم خواهرشوهرمم همرام بنده خدا میومد اخرش هم پیدا کردم اونی که میخواستم خیلی خوشگل بود خواهرشوهرکوچیکیم هم مثل من گرفت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
