یه شخصی تقریبا دو ساله که ابراز علاقه میکنه بهم و ازم فرصت میخواد تا خودشو ثابت کنه و بیاد جلو( اینم بگم بارها تو این دو سال ردش کنم)
امروز انقدر باهام حرف زد تا بتونه راضیم کنه
میگه بیا ۳ ماه باهم باشیم اگه دیدیم باهم چفت میشیم و به درد هم میخوریم رابطه مونو ادامه بدیم اگه دیدیم نه برو
ایشون دانشجو ان و در اینده قراره موقعیت اجتماعی و شغلی خوبه داشته باشن
همه چیزو راجبم میدونه و میگه درس بخون تحصیل کرده باش ولی کار نکردی هم مشکلی ندارم چون خودم همه چیو فراهم میکنم
اینم بگم ما شهر هامون خیلی دوره از هم ولی اصرار داره که من درستش میکنم نمیزارم اب تو دلت تکون بخوره
میگه اگه اوکی شدی باهام حدودا ۵ سال دیگه میام خواستگاری که شرایط عالی داشته باشم و اینکه الان هر دومون سنمون واقعا کمه (من ۱۹ سالمه ایشون ۲٠)
اشتباه کردم این فرصت رو دادم؟!
هیچ مشکلی ندارم باهاش ولی ظاهرش خیلی زیاد به دلم نمیشینه(زشتم نیستا) خیلی باهام مهربونه و وقتی میبینم انقد اصرارم میکنه حس عذاب وجدان میگیرم
ولی خودش خیلی اصرار داره میگه بمون تلاش کنم تا بعدا حسرتت به دلم نمونه
میگه از حسم مطمئن باش و قرار نیس به مرور زمان نظرم عوض شه