خانما عموی من سند یه ماشین اوراقی رو به خواهرشوهرم فروخت قرار بود سه ماهه ماشین بهش بدن ندادن؛ الان یک سال و نیم شده ... بدبختی اینجاست شوهر من واسطه شد بینشون رد من همون موقع چقدر به شوهرم گفتم اینو به خواهرت نگو، واسطه نشو، گفت نه خواهرم گناه داره صاحب یه چیزی بشه.
گفتم عزیز من معلوم نیست این تهش چی میشه عموی منه درست ولی شوخی بردار نیست دو روز دیگه اتفاقی بیفته مقصر ماییم گوش نکرد. چند وقت اول خواهرشوهرم همش زنگ میزد به شوهرم گریه میکرد ولی شوهرم چون من باردار بودم بهم چیزی نمی‌گفت و خبر نداشتم اما رفتارش تغییر کرده بود تا اینکه بعد ۴ ماه(ماه هفتم بارداری من بود) آخر سر طاقت نیاورد گفت عموت پول خواهرمو خورد گفتم تقصیر منه مگه گفت نه ولی رو اعصابم نرو از اون موقع تا الان که دخترم ۶ ماهه شده روز خوش نداریم یه بار خیلی بد دعوامون شد از بعد اون شوهر خواهرشوهرم نذاشت زنش زنگ بزنه به شوهر من ... ولی دیگه کار از کار گذشته بود شوهر من بد افتاده دنبال این پول؛ عموم یه شهر دیگه اس و دستش به اون نمی رسه ولی با من بداخلاقی میکنه و تیکه میندازه سری آخر هم که دعوامون شد یعنی سه هفته پیش زنگ زد به بابام گفت به داداشت بگو پول خواهرمو بده و گوشی قطع کرد بابای منم زنگ زد به خواهرشوهرم و اونا هم گیر دادن به منو شوهرم که شما از زندگی با هم خسته شدین ما رو بهونه کردین حتی شوهر خواهرشوهرم به من گفت تو زن زندگی نیستی میخوای طلاق بگیری ما شدیم بهونه... من با عموت رفیق شدم و ما مشکلی نداریم به شما ربط نداره... از بعد اون شوهرم دیگه حرفی راجب پول و ماشین نزده ولی میگه من به بابات زنگ زدم بابات نباید زنگ میزد داماد ما پیش آدم دو رویی مثل اون گلایه منو میکرد الان سه هفته اس خودش نیومده خونه بابام دو هفته هم هست من نرفتم بابام هم میاد سر میزنه شوهرم میزاره میره چیکار کنم من دارم دیوونه میشم بین اینا
مردها همينن فقط زورشون به زنشون ميرسه بنده خدا بابات 😔 خيلي دلم سوخت
از يه طرفم ياد بدبختيهاي خودم افتادم 🥺
ای وای خدا صبرت بده ،چی بگم.با بچه کوچیک و فکر و خیال آدم داغون میشه
اینم بگم چند بار خواهرشوهرم خودش خواست منو شوهرم با عموم حرف بزنیم و خیلی هم اینکارو کردیم من خودم خیلی حرص خوردم خیلی باهاش حرف زدم گفتم اصلا خودت ماشین بردار پول این بنده خدا رو پس بده(خواهرشوهرم پول داد به اون تا اون بده به شرکت) ولی عموی من گوش که نکرد هیچ تو جمع منو شوهرم رو بی محلی میکنه و به شوهرم بی احترامی میکنه اونم یه بار نه چند بار اینکارو کرده
مبلغ ماشین اوراقی چقدر بوده؟
ارزش اینو داره که زندگی شما دچار تنش بشه.
به شوهرت قبل از معامله هشدار داده بودی،دردش چیه؟
ما هم زخم خورده ایم ،اعصابمون خرد شد،آخرش بعد از چندین سال توافقی با مبلغ خیلی کم رضایت دادیم در واقع از هیچی بهتر بود،
دی ماه سال ۱۴۰۱ ۳۰۰ میلیون داد
هی خواهرش زنگ میزد اشک می ریخت
الان منم به شوهرم همینو میگم ... میگم من که گفته بودم میگه من نگران اینم دو روز دیگه خانواده ام اینو بزنن تو سر تو ... جلو من اگه حرفی بزنن من جوابشونو میدم ولی تو خودت زبون نداری اونا هم میدونن وقتی من نیستم حرف بارت میکنن غصه میخوری
بنظرم از ای ببعد شوهرت حرفشو زد خودتو بزن ب غشو ظعف و دکتر بعدم مجبورش کن ببرتت دکتر روانشناس اونجام با دکتر هماهنگ شو بگو بترسونتش .... هرچند من اگر جات باشم اگر حرفی از خواهرش بزنه از خونه بیرونش مبکنم
