خواهرم خیلی مظلومه هیچ جا خوشبخت نشد والا ما از اول نمیدونستیم اینجوریه و در این حد فقط گفت من نمیتونم اجازه بدم مامانم تنها باشه خواهرمم گفت زن پیرع اشکال نداره بالاخره اینم پسرشه وظیفشه بعدا دیدیم نه بابا این انگا شوهرشه هیییو اینکه اینقدر کنترلش میکنه کع
موقع خاستگاری از هول قبول کردین با مادرشوهر زندگی کنه
اخه کی تو این دوره زمونه با مادرشوهر تو یه خونه میمونه
چند تا از تاپیک های قبلتو خوندم. انقدر خواهرت اذیت شده و اعتماد بنفسش کمه که تن به همچین ازدواجی داده. اونجور که از خانوادت تعریف کردی خواهر طفلکت از این جا مونده از اونجا رونده شده.😕
بیش از اندازه تند برخورد کنین
اگر یک درصدم گفتن باشه بیاد بشینه باور نکنین
اونا الان کوتاه میان. بعد عروسی حرف خودشونو میزنن
امضامو بخونی میفهمی من به هیچ کسی پیشنهاد طلاق نمیکنم
همیشه. پیشنهاد بر سازش میکنم
ولی اینا. یا همین الان کلا یک خونه دیگه اجاره کنن
یا طلاق
زندگی بامادر شوهر سخت هست
با این حرفا این خلاقیات غیر قابل تحمله
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
