سلام
من چهارماهه عروسی کردم و یه جاری دارم
من الان ۹هفته اس که باردارهستم
جاری بنده ۶سالللله ازدواج کرده و بچه دار نشده
از وقتی فهمید من حامله ام اونم رفت دکتر اینا
تا اینکه دیشب بییی چک داد
منو جاریم تو یه ساختمون هستیم
بهم زنگ زد بیا اینجا کارت دارم
بعد بییبی چکشو نشون داد یه خطش کمرنگ بود
کلا سرش تو زندگیه منه
تو خریدای عروسی مانتو شو مثل مانتوی من برداشت
لباس عروس من ۱۵میلیون شد
اونم رفت یه لباس مجلسی ۱۵میلیونی خرید
بخدا نمیدونم چیکارش کنم
خسته شدم از اینکاراش😭😭😭😭
بنظرم تو این جریان اون جاری رو مخه شمایی و همه چیو بزرگ میکنی و بهش گیر میدی
ولش کن مهم نیست زیادی حساس شدی
شما حساسی وقتی به قیمت لباسش دقت میکنی این یعنی کارای اون برای شما مهمه نه برعکس رو خودت کار کن
بارداری که بی ارتباطه
مانتو منم خوشم نمیاد، وقتی میخری نشون نده، بعدا بگو نمیدونم از کجا خریدم، تو این تنوع ها دیگه پیداش نمیکنه
لباس هم بیشتر شکلش مهمه نه قیمتش ، از جیب یه نفر برنمیدارین ک بگه اون ۱۵ برداشت پس به منم ۱۵ بدین
آدم ک درد نداشته باشه دنبال درد میگرده. آدم بدبخت وقت ناله نداره
خدایی خودت خندت نگرفت اینا و نوشتی؟
اگه حاریت مثل تو بد دل بود هیچ وقت صدات نمی‌زد فوری بیبی چک رو نشونت بده. چون کسی ک شش سال بچه نیاورده باید بترسه از از دست دادن بچش
وا
من اصلاً بد دل نبودم براش
فقط دلم گرفت
که چرا هرکار من میکنم این پشت سرمن انجام میده
اون۶سال ازدواح کرده
میتونست یکی بیاره
الان که فهمید من باردارم رفت کاراشو انجام داد
تافبل از اون به فکز بچه نبودن
اصلا از بچه خوششون نمیومد
از وسیله خونه گرفتع تا هرچیزی
مبیینه فرداش اونم گرفته
ادم بدش میاد
توهم جای من بودی خسته میشدی با این کاراش
بعدش هم قیمت لباس عروس تو چه ربطی به اون داره آخه چه حرفیه؟ من تو عروسیم مثلا پولمون کم بود رفتم لباس عروس صد تومنی خریدم جاریم لباسش پونصد خریده بود
یعنی باید بگم از حرص من بوده؟
یعنی باید انتظار داشته باشم بره لباس ارزونتر بخره ک به من برنخوره؟
درک نکردم متاسفانه تاپیکت رو
الکی برا خودت حاشیه درست نکن
فک کن میخواد مثل رفیقت باشه
مثل دوست یا خواهرت باشه
من خودم بعد هفت سال پارسال باردار شدم جاریم بعد چهار پنج ماه بعد عروسی باردار شد
تاریخ زایمان مون دقیقا افتاد با دو روز فاصله
من وقتی فهمیدم خییییلی خوشحال شدم ک باهم برداریم چون بچه هامون همبازی میشدن
هرچند برا من سه ماه بیشتر نمونده و سقط شد
ولی بچه ی جاریم چند ماهه دنیا اومده و هربار منو میبینی میگه توروخدا باز باردار شو بچم تنها نمونه تازه ما اصلا تویه یه استان هم نیستیم . ولی به همون چند ماه همو دیدن و همبازی بپدنشون هم خوشحال و راضی بودیم
تو الان باید خوشحال باشی ک یه همبازی تو ساختمان برا بچت داری
ناراحت نشدم اصلا براش
خیلی هم خوشحال شدم
من همیشه براش دعا میکردم که دلش نگیره من باردارم
زیاد پز مز نمیدادم
ولی اون خیلی اهل پز دادنه
از ماشینی که قرارع بخرنن
تا وسیله خونه
ادم حساس میشه
من مجرد بودم این چیرا اصلا برام مهم نبود
البته من ک اخلاق اونو نمیدونم چجوریه
ولی امیدوارم این چیزا شما رو از هم دور نکنه چون تو یه ساختمونید و حس بد داشتن بهم باعث میشه فقط اوقات بدی داشته باشید و خودتون آسیب ببینید 🌹🌹
