از دانشگاه اومدم خونه مامانم با برادرم پارک بودن من موندم پشت در تو کوچه
بعد برای اینکه به مودم خونه وصل باشم گوشیو چسبونده بودم به در کوچه🤣🤣 بارونم گرفته بود
انقدر چت کردن با دوستام برام مهم شده بود اصلا به خیس شدن توجهی نمیکردم فقط گوشیو صاف چسبونده بودم به دیوار که نتم قطع نشه😂
یه اقا پسری موتوری زیر درخت نگه داشته بود بارون قطع شه راه بیفته بره
هی میگفت خانم برو زیر درخت خیس نشی
منم میگفتم نه به نت خونه وصلم نمیشهه😂😂
اصلا هوا انقدر تاریک بود پسره چهرش دیده نمیشد میگفت خانم بیا من نتمو روشن کردم شما برو زیر درخت مودمو ول کن🤣🤣رمزشم گفت بنده خدا
حالا من این وسط ترسیدم محل یکی ببینه حرف در بیاره یا یهویی مامانم یا بابام برسن بد برداشت کنن...
خداروشکر بارون قطع شد رفت😁