اره دقیقا😂 رعد و برق میزد بارونم بهارم یهو زیاد میشه اون وقت من گوشیو چسبونده بودم به در خیلی جدی داشتم تو گروه در مورد پسره به بچه هامون اطلاعات میدادم
حالا از شانس دیروز دوستامم دو تاشون پشت در مونده بودن🤣🤣🤣
خیلی خوب بود🤣منم تو جمعه فامیل بودیم به دفع بحث شد منم اون وسط به جایه اینکه نگران باشم داشتم ت می کردم بزور بحث آروم شد که من بلند زدم زیر خنده دوستم به چیز گفته بود من داشتم قش می مردم آخه از اون آدمام که به چیز بگی قش می کنه از خنده خندشم بند نمیاد دیگه بگذریم همه برگشتن طرفم به جور نگام کردن قلبم اومد تو شرت🤣
واییی تو هم خوش خنده اییی😂 تو‌دانشگاه سوار اسانسور که میشیم یهو اسانسور تا خرخره پر میشه
بعد من با یکی رو به رو میشم خندم میگیره اون سری با دوستم چسبیده به هم بودیم هی من میخندیدم اونم منو میدید خندش میگرفت
کل اسانسور همه هم غریبه بودنا زیر زیرکی میخندیدن ولی به روی خودشون نمیاوردن اصلا🤣🤣🤣
بعضی وقتا میگم چقدر سادم 🤦🏻♀️
