اتفاقا از سر صبح دارم به همینا فکر میکنم
من از همون بچگی دوستی نداشتم.چون به هر کی اعتماد کردم نارفیق از آب دراومد
برای همین دوستبازی رو گذاشتم کنار.فامیل که هیچی اصلا حرفشم نزن.حالا البته فامیلای مامانم خیلی خوبن و رفتارشون محبت آمیز.ولی بازم اعتماد نمیکنم حرف دلمو بزنم
مامانمم که ماشالا نمیدونم از رو سادگی یا عادت عمرا حرف تو دهنش نمیمونه یا حداقل انقد گیر میده و سوال پیچ میکنه و نگران میشه کع پشیمون میشم هر دفعه