الان میگم
بگو
7 ساله ازدواج کردم از همون اولش شوهرم جلو خونوادش بهم بی‌احترامی میکرد کتکم میزد فحشم میداد
الکی بهونه می‌گرفت جوری شد که همشون بهم مسلط شدن داداشاش فحشم میدادن کتکم میزدن همشم مقصر شوهرم بود الکی بهونه می‌گرفت
من بودم نمیذارم به یه سال برسه چه برسه به هفت سال
الان که فکرشو میکنم فقط دوست دارم چاقو بردارم شکم خودمو پاره کنم بخاطر بی زبونی و سادگیم
چندین بار قهر رفتم و دوباره برمیگشتم خبر مرگم ،
خونوادش اینقد درب و داغونه که نگو ولی ادعااااااشون به آسمون میرسه ، اینقد مخفی کاری میکنه دروغ میگه شرط بندی میکنه و همیشه هم طلبکاره اصلا من واسش کوچکترین ارزشی ندارم تو زندگی فقط نقش یه کلفت رو واسش دارم بخدا خونواده و فامیلاش میان دو ماه سه ماه میمونن اینم جلوشون شیر میشه بدترین رفتار رو باهام میکنه
کسی نیست بقیشو بگم
چرا طلاق نمیگیری
این آدم بدرد ازدواج نمیخوره ک چرا ازدواج کرده اصلا
همین الان جوری باهام رفتار کرد که حتی پسر خالش و داداشش پشتم دراومدن و حق رو بهم دادن کلا دیواری کوتاه تر از من پبدا نمیکنه همش بهونه و عیب جویی و فحش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
