اینو وظیفه خودم نمیدونم تو همه چیز عروسمون نظر بدم....اینو وظیفه خودم نمیدونم که عروس اومد چیکار کنم که بیشتر بچزونمش....اینو وظیفه خودم نمیدونم که چیکار کنم که بیشتر چشمش دربیاد...من یه خواهر شوهرم اما هیچوقت تو کار برادرم و خانمش دخالت نمیکنم چون خودمم عروس هستم و نمیخوام کسی مخل زندگیم شه...من وظیفه خودم نمیدونم که با حرف یا عملی بخوام زندگی برادرم رو جهنم کنم...من روز به روز بخاطر پیشرفت زن داداشم دعا میکنم چون پیشرفت اون پیشرفت برادرم و بچه هاشه...من هروقت زن داداشمو میبینم بیشترین فکر من اینه که کدوم حرف محبت آمیز تره بزنم که اون حس کنه من یه رقیب نیستم بلکه من یه حامی هستم که ناراحتیش رو تو دلش نگه نداره بدونه بااینکه عروس خونه ما شده اما دختر بابای منم شده...چقدر تایپیک میزنید زن داداش فلان عروس بیسان....خودتون چقدر خوبید منو زن داداشم ۱۱ساله که زن داداش و خواهر شوهریم دریغ از یه ناراحتی تروخدا به خودتون بیاید