2777
2789

من  اونجایی فهمیدم عاشقم که

بی اختیار با دیدنش آروم شدم

بی اختیار به چشم هاش نگاه می‌کردم

به مدت ۶ ماه 

هر روز ۱۰ ساعت

میرفتم سرکار 

تا فقط یک ربع ببینمش:) 

 عاشقی ما دورادور بود...

هیچ کلامی بین ما رد و بدل نشد اما

انگار یک با هم حرف زدیم و از عشقمون بهم گفتیم

بخاطرش مریض شدم،

 بخاطرش کتک خوردم،

 بخاطرش ناراحتی اعصاب گرفتم، 


ولی 


ناراحتیم و دردم اینه که هیچ کدوم رو نمیدونه

نه من قراره چیزی بگم:) نه اون قراره چیزی بدونه...


محکومیم ب دوری و دیدار ما به قیامت موند💔


برای دیدار دوباره مون دعا می‌کنید لطفا؟ 

یه صلوات لطفا

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کلامی داشتیم. اما رابطه و چت و اینا نه

خودت نوشتی هیچ کدوم از این حسا رو نمیدونه .

منظور من دو کلمه حرف زدن ساده روزمره نیست 

عزیزم خودتو خوب گول میزنی به هر حال. چشاتو باز کن عاقل باش‌ ‌. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792