خواب پسر موردعلاقهم رو. کسی که الان فیکس ۶ ساله که از دور عاشقشم و تا به حال هیچی از عشقم نسبت بهش کم نشده. دسترسی بهش ندارم. میدونم اگه اون هم توی موقعیتی قرار میگرفت که میتونست با من آشنا بشه، اونم ازم خوشش میومد، چون ما خیلی بهم شبیهیم. ولی صد حیف که تا به حال نشده. نمیدونم میشه یا نه... ولی خوابشو که دیدم کل امروز سرزنده بودم. معمولاً خوابشو نمیبینم. اما دیشب که دیدم انگار دنیا رو داشتم...
خیلی همه چیز واقعی بود. حتی دستاش گرم بود و آغوشش... لعنتی.
با هم رفتیم یه جایی پر از گل های بنفش. مثل لاله بودن، لاله های بنفش و زیبا. هیچوقت به عمرم اونقدر که توی اون خواب آروم بودم، آروم و خوشحال نبودم...
کاش بیدار نمیشدم از اون رویای شیرین.