ما یک ماهه عقد کردیم ، پدرم خیلی ساکت و بی حرفه
البته برای همسر من این مدلیه وگرنه بین خونواده خودش همون آدم شوخ طبع و صمیمی هستش که با همه شوخی می‌کنه
بخاطر این رفتار پدرم همسرم وقتی میاد ساعت ۱۱ می‌ره خونشون
امشب من خونه پدر همسرم مهمان بودم ساعت ۱۱و ۴۰ دقیقه خونه بودم !
ما ساعت ۱۱ شام خوردیم
هستید ادامشو بگم
خب
اره
بله
خیلی بده بین خانوادت و همسرت حرف و شوخی نباشه
لایک لطفا
بعد مامانم بعد از یه ربع از اومدنم اومد توی اتاق و گفت تو خیلی افسار گریخته ای اون ( همسرم) میاد اینجا تا ۱۱ میمونه تو چرا تا یک بمونی
منم صدام بلند نبود اما آروم هم نبود
با همون میزان صدا گفتم نیاز باشه تا صبح هم میمونم من ساعت ۱۱ شام خوردم ۱۱ و نیم اومدم اون بمونه اینجا چیکار کنه ؟ تا ۱۱ هم میمونه خیلیه
مامانم اومد یکی زد تو صورتم و یه حرف خیلی زشت زد بهم گفت ج°°°ه چرا صداتو می‌بری بالا
بعد رفت بیرون بابام اومد با عصبانیت و دستای مشت کرده گوشیمو گرفت انداخت زمین و یکی زد که موهام ریخت تو صورتم و نگاش کردم گفت چرا اینجوری نگام می‌کنی
و با حالت تنفر نگام کرد و رفت بیرون ...
اباالفضل😐
