2777
2789
عنوان

کار زشته مادر خواستگارم

1078 بازدید | 47 پست

بچها من یه خواستگار حدود سه هفته پیش برام اومد پسر یکی از دوستای نه چندان صمیمی و نزدیک مامانم بود خلاصه جلسه گذاشتیم پسره با من حرف زد من همونجا که قیافشو دیدم فهمیدم جوابم منفیه ولی به رسم ادب شب اول باهاش حرف زدم بعد رفتنشون یک ساعت بعد مامانش به مامانم زنگ زد گفت فردا هم همدیگرو ببینن؟؟ 


من گفتم مامان ردشون کن من از پسره خوشم نمیاد مامانم گفتت نه زشته و فلان آقا من بخاطر اصرار مامانم قبول کردم ولی آخرای جلسه دوم عنوان کردم من و شما بدردد هم نمیخوریم علتش الکی گفتم نبود تفاهم اخلاقی پسره هی اصرار کرد که نه من قبول ندارم اگه دو نفر مثل هم نباشن پس دیگه نمیتونن با هم زندگی کننن و فلان 

براتون آرزو میکنم هیچ وقت حروم نشید ، حروم آدم اشتباه ، مکان اشتباه ، رشته اشتباه و ... :)                

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ولی اخرش دیگه میخ آخرو زدم و گفتم امیدوارم خوشبخت بشید و تمام 


دو سه روز پیش باز مامانش به مامانم زنگ زد گفت از دانشجوهاتون کسی نیست معرفی کنید ؟ 😐😐 خب اخه خیلی زشته شما به مادر دختری که قبلا رفتی خواستگاریش زنگ بزنی بگی دختر معرفی کن برام

براتون آرزو میکنم هیچ وقت حروم نشید ، حروم آدم اشتباه ، مکان اشتباه ، رشته اشتباه و ... :)                

 منم بگم خب

زندگی من، خانواده ی من 🤗🤗                                        من دوتا دختر ناز با یه گل پسر دارم ❤️.                              اول اسمامونو  کنار هم گذاشتیم شد 😍هم نفس😍خدا جونم کاری کن مردم سرزمینم همیشه خوش حال باشن و از ته دل بخندند.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز