چرا مادربزرگم اومد یواش بهم گفت خوب نیست قهرتون ادامه داشته باشه و بیا سلامعلیک کن و دست روبوسی تمام بشه خیلی قهر طولانی شده
منم دراومدم گفتم من مشکلی ندارم با قهرم اتفاقا راحت شدم از دستش و از فضولی کردناش تو زندگیم و...
گفت طوری نیست تو تمام کن و فلان گفتم این حرفا که بمن میزنی تا حالا به اونم زدی ؟؟؟؟ هیچی دیگه نگفت
برن گمشن بابا رید ن تو زندگیم فضولای حسوده بدردنخور حالا که از شرشون راحت شدم تازه میگن اشتی کن