بچه ها دیگ خسته شدم
دیگ نمیتونم نبودنش و تحمل کنم
هر روزی که میگذره جاش تو قلبم بزرگتر میشه
نمیتونم به کس دیگ ای فکر کنم
خواستگاران و به خاطرش رد میکنم ، دلم با هیچکسی نیست
تا وقتی کنارش بودم قدرش و نداشتم
الان که نیست فهمیدم دلمو باختم
چجوری خاطره هامو فراموش کنم
وقتی یادم میوفته به آخرین لحظه ای که دیدنش ، میخوام خودمو بکشم
دیگ نمیتونم ببینمت
دیگ نمیتونم صداتو بشنوم
دلم برا خنده هات تنگ شده
دیگ نمیتونم حتی از یه متری اون خیابون رد بشم
چرا کسی و سر راهم گذاشتی که بودنش برا دو ماه بود ؟
من چکار کنم بدون تو
من دیونه و روانی میشم
اشکام دیگ کنترل کردنش سخته