الان ک شوهرم هست ...ولی بعضی وقتا ک شب کار هست از ترس میخوام دیوونه بشم ..خصوصا از ترس جن
همش تو ذهنم فکرای بد میاد
از الان غصه شبکاریاشو دارم
مامانم شهرستان ..خونه مادرشوهر هم راحت نیستم
خونمون هم آپارتمانی
در اتاق خوابامون همیشه میبندم ..الان فکر کردم در بسته هست رفتم دستشویی اومدم بیرون دیدم در بازه هزار تا فکر و خیال احمقانه اومده تو ذهنم 😭😭😭
چیکار کنم بهم دلداری بدین توروخدا