دختر همسایمون بود لباش یه پوست گندمی خیلی قشنگ داشت
موهاش طلایی بود طلایی نه ها یه چیزی بین خرمایی و طلایی محشر بود
لباش همیشه صورتی بود همیشه و میدرخشید
و چشماش
چشماش یه طلایی خیلی خاص بود و اقعا خاص یکی دوبار تو نور خورشید نگاه کردم به چشاش دلم یهو میریخت
و گونه های همیشه سرخ قشنگی داش