شبا که با نوزاد هستین چند ماه اول با چراغ روشن میخوابین؟یکنفر بهم گفت تا سه چهار ماهگی چراغی روشن بذار که همه چیو ببینی تا هوشیار باشی برای شیر شب دادن و رسیدگی به نوزاد که باید یک ساعت دو ساعت یکبار کوک کنی بیدار شی...ولی اینجور نوزاد تفاوت روز و شب رو یاد میگیره که بفهمه خاموشیه شب و باید بخوابه طولانی تر؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اگرخودت دیابت بارداری داری یا نوزاد نارس به دنیا اومده باید حواست باشه که دوساعت یه بار شیر بخوره
در غیر این صورت لازم نیست بیدارش کنی
من پرستار nicu ام
کاش اینقدر خود تحقیر نباشیم❤️🇮🇷💪. توی بحث ها هرجا دیدی جوابتو ندادم بدون به یاد مَثَل «نرود میخ آهنین در سنگ» افتادم و دیگه خودمو خودتو اذیت نمیکنم. 🫒🇵🇸🕊️ فکر کن بزرگترین اختلاس تاریخ رو انجام بدی، بحرین آرارات و دشت نا امید رو واگذار کنی، پزشک رو از بنگلادش و پاکستان وارد کنی، نصف مردمت آب و برق نداشته باشن، کشاورزی و صنعتت ول باشه، نصف مردمت بیسواد باشن، نصف مردمت سوتغذیه داشته باشن، کل مردمت جرئت حرف زدن نداشته باشن، بعد نوابغي بعد ۴۶ سال پیداشون بشه و بگن مردم از شکم سیری انقلاب کردن🤦🏻♀️😂😂😂
20 اسفند1400. 8 صبح روز جمعه ای که از شبش از استرس خابم نمیبرد گوشیم زنگ خورد که ای کاش نمیخورد ای کاش اون جمعه رو نمیدیدم صدای پشت گوشی که با گریه گفت بیا که بابا حالش خیلی بده. لباس مشکی پوشیدم و رفتم و پارچه سیاه روی در دیدم و پدری که دیگه نبود.اون جمعه من مردم. از اون روز هر جمعه می میرم. خدایا متنفرم از تمام جمعه هات. خدایا از چیزی که میترسیدم سرم اومد از من ک گذشت هیچکسو با عزیزانش امتحان نکن خدایا. خدایا میشه فقط یه روز پدرمو بهم برگردونی 😭خدایا دلم ازت پره ولی بازم شکرت. خدایا دومین نی نیمم گرفتی نمیدونم حکمتت چیه دلم شکسته ولی بازم شکرت 💔بابایی نی نی من ک خیلی دوست داشتی ببینیش اومد 💖 میدونم که از اون بالا واسش دعای خیر میکنی. دوست دارم🖤
پس چرا دکتر به عروس ما گفت تا چهل روز شبا هردو ساعت یبار بیدارش کن بهش شیر بده تا قندش نیفته ...
احتمالا شرایط عروستون خاص بوده یا دکترش با متد قدیمی بوده
و الا این قضیه کاملا منسوخ شده
نوزاد گرسنه گریه میکنه و تقاضای شیر میکنه
کاش اینقدر خود تحقیر نباشیم❤️🇮🇷💪. توی بحث ها هرجا دیدی جوابتو ندادم بدون به یاد مَثَل «نرود میخ آهنین در سنگ» افتادم و دیگه خودمو خودتو اذیت نمیکنم. 🫒🇵🇸🕊️ فکر کن بزرگترین اختلاس تاریخ رو انجام بدی، بحرین آرارات و دشت نا امید رو واگذار کنی، پزشک رو از بنگلادش و پاکستان وارد کنی، نصف مردمت آب و برق نداشته باشن، کشاورزی و صنعتت ول باشه، نصف مردمت بیسواد باشن، نصف مردمت سوتغذیه داشته باشن، کل مردمت جرئت حرف زدن نداشته باشن، بعد نوابغي بعد ۴۶ سال پیداشون بشه و بگن مردم از شکم سیری انقلاب کردن🤦🏻♀️😂😂😂
نوزاد برای تکامل نیاز به تاریکی مطلق داره اصلا روشن نزار خودش گرسنه اش بشه بیدار میشه& ...
آخه همه پزشکا برای شرایط عادی تا دوماهگی میگن حتما دو اعت یکبار شیر بدین قندش میوفته و خطرناکه از دو ساعت بیشتر،
در مورد نور هم میگن باشه که شبا مادر هوشیار باشه برا شیر دادن و بچه یکوقت زیر سینه و بر اثر خواب خفه نشه یا از بغل میوفته...پس شما میگید خاموشی باشه موقع بیدار شدن و شیر دادن چراغ خواب روشن کنیم؟
آخه همه پزشکا برای شرایط عادی تا دوماهگی میگن حتما دو اعت یکبار شیر بدین قندش میوفته و خطرناکه از دو ...
اصلا نیازی به روشنایی نیست
مگه نوزادت زود به دنیا اومده و نارسه؟
اگر بالای 37 هفته به دنیا اومده اصلا نیازی به این کارا نیست
راجع به افت قند و شیر دادن زود به زود هم قدیما میگفتن این چیزا رو
خیلی وقته منسوخ شده و اصلا دیگه این کارها لازم نیست
کاش اینقدر خود تحقیر نباشیم❤️🇮🇷💪. توی بحث ها هرجا دیدی جوابتو ندادم بدون به یاد مَثَل «نرود میخ آهنین در سنگ» افتادم و دیگه خودمو خودتو اذیت نمیکنم. 🫒🇵🇸🕊️ فکر کن بزرگترین اختلاس تاریخ رو انجام بدی، بحرین آرارات و دشت نا امید رو واگذار کنی، پزشک رو از بنگلادش و پاکستان وارد کنی، نصف مردمت آب و برق نداشته باشن، کشاورزی و صنعتت ول باشه، نصف مردمت بیسواد باشن، نصف مردمت سوتغذیه داشته باشن، کل مردمت جرئت حرف زدن نداشته باشن، بعد نوابغي بعد ۴۶ سال پیداشون بشه و بگن مردم از شکم سیری انقلاب کردن🤦🏻♀️😂😂😂
من که یه آدم سنگین خااااب و خابالو بودم برا بچه با کوچکترین چیز حواسم بود
مامانا مراقبن خواه ناخواه
و اینکه خیلی تاریک بود فلش گوشی روشن میکردم با فاصله میذاشتم کارم تموم میشد خاموش میکردم عادت نکنه
20 اسفند1400. 8 صبح روز جمعه ای که از شبش از استرس خابم نمیبرد گوشیم زنگ خورد که ای کاش نمیخورد ای کاش اون جمعه رو نمیدیدم صدای پشت گوشی که با گریه گفت بیا که بابا حالش خیلی بده. لباس مشکی پوشیدم و رفتم و پارچه سیاه روی در دیدم و پدری که دیگه نبود.اون جمعه من مردم. از اون روز هر جمعه می میرم. خدایا متنفرم از تمام جمعه هات. خدایا از چیزی که میترسیدم سرم اومد از من ک گذشت هیچکسو با عزیزانش امتحان نکن خدایا. خدایا میشه فقط یه روز پدرمو بهم برگردونی 😭خدایا دلم ازت پره ولی بازم شکرت. خدایا دومین نی نیمم گرفتی نمیدونم حکمتت چیه دلم شکسته ولی بازم شکرت 💔بابایی نی نی من ک خیلی دوست داشتی ببینیش اومد 💖 میدونم که از اون بالا واسش دعای خیر میکنی. دوست دارم🖤