2777
2789
عنوان

بارداری و حال عجیبم

295 بازدید | 22 پست

از قبل مشکل اضطراب داشتم ک خواب و خوراک و ازم میگرفت،جایی میخواستم برم مهمونی اینجوری میشدم

ی مدت کم داشتم دارو‌میخوردم ک زد باردار شدم 

شوکه شدم اصلا وحشت کردم الان ی هفتس میدونم این موضوع رو خواب ندارم باورتون میشه؟حتی دکتر داروهام رو عوض کرده اونم روم تاثیر نداره

میخوام غذا بخورم هرچی بخورم وحشت میکنم انگار وسواس فکری شدید اینجوریم کرده با زور و هزار تا عق میخورم از استرسه اصلا دست خودم نیس چون دارم نابود میشم

رفتم دکتر زنان گفت تا نوزدهم صبر کن بیا سونوگرافی ببینیم اصلا قلب تشکیل شده‌

کار دیگه هم نکرد،الان فعمبدم شوهرم ب خانوادش گفته😭داداشش براش کلیپ بچه فرستاده تو اینستا ما این همه گفتیم نگو اصلا هیچی معلوم نیس

من نمیتونم از این موضوع بربیام میدونم

اصلا ترس بارداری داشتم الان ک هستم دارم میمیرم ک چجوزی استرس نداشته باشم غذا بخورم اصلا بچه تو شکمم باشه میترسم من چجوری از پسش برام،الانم هرکی ک این موضوع رو میدونه من حالم بد میشه نمیخوام اصلا ببینمشون و منو حالمو بفهمن من حتی ی میوه با هزار تا حال بد میخورم چجوری جلو اونا خودمو نگه دارم

همه چیو سپردم ب خدا ک ببینم19هم چی میشه😭

چرا اینهمه استرس داری خب

دردل من افتاده عشقت زمین گیر شدم♡سر تو با عصمت با شمسی درگیر شدم   *** کار هرکس نیست با مرد زیستن♡ مغز خر میخواهد و صبر خفن  زن سعدی با سعدی دعواش شده  *** همسر جان، جان به قربانت کنم ای خوب خوبان*** مرا به صرف عشق کردی تو مهمان*** بیا که رنگ چشمت مرا دیوانه کرد از تو چه پنهان  ***   ۱۴۰۲/۱۱/۹ ضربان قلبشو شنیدم خداااااا🥰🥰دوبونش برم***          ۱۴۰۳/۱/۱۸ تیکر من آبی شد🥹🥰😇آرین مامان خوش اومدی 🤭🤭

عزیزم آروم باش 

نکن تورو خدا 

منم مثل تو بودم

وسواس فکری شدید دارم و تا حامله شدم قرصام قطع کردم 

و استرسم بیشتر شد و در نهایت بچمو از دست دادم 

نکن نکن نکن 

دست خودت نیست درسته میدونم 

میگم منم اینجوری بودم 

ولی تلاشتو کن 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

به خودت بیا یعنی چی میترسم...یه بلایی سر بچه میاد گناه داره.اونم میترسه کوچولوعه.خجالت بکش لطفا

همه ما انسان ها درون ذهن خویش گیر افتادیم🌱🌼🐞.......یه دختر شاد پرانرژی بودم که یکم مرداد ۴۰۱دچار حمله پانیک شدم و زندگیم تیره و تار شد.(من با پانیک جنگیدم و پیروز شدم.)

خودت به خودت کمک کن

همسرت نباید میگفت ولی حالا که گفته دیگه بهش فک نکن. اگه روحیه ات اینجوری باشه تا اخر بارداری خودت رو داغون می،کنی چون منم به خاطر استرس خیلی اذیت شدم

البته اندازه شما نبود استرسم. 

خدای مهربونم خیلی خیلی دوست دارم ممنون برای تک تک معجزاتی که تو زندگیم میبینم. من یه زن سرحال و قوی هستم که تمام قد پای زندگیم ایستادم😍😍 تو من رو به جشن زندگی دعوت کردی و روا نیست که در این جشن لحظه ای ناشاد باشم
عزیزم آروم باش  نکن تورو خدا  منم مثل تو بودم وسواس فکری شدید دارم و تا حامله شدم قرصام ...

بخدا هرکار میکنم نمیشه

سر چی چند وقتت بود بچتو از دست دادی؟😭😭😭خدایا دارم روانی میشم

بخدا هرکار میکنم نمیشه سر چی چند وقتت بود بچتو از دست دادی؟😭😭😭خدایا دارم روانی میشم

تو چیکار به بچه داری فک کن حامله نیسی.اصلا تا 20 هفته معلومم نمیشه.استرس کجاشو داری دقیقا

همه ما انسان ها درون ذهن خویش گیر افتادیم🌱🌼🐞.......یه دختر شاد پرانرژی بودم که یکم مرداد ۴۰۱دچار حمله پانیک شدم و زندگیم تیره و تار شد.(من با پانیک جنگیدم و پیروز شدم.)
بخدا هرکار میکنم نمیشه سر چی چند وقتت بود بچتو از دست دادی؟😭😭😭خدایا دارم روانی میشم

بچم تو شیش هفتگی دیگه رشد نکرد نه هفته صبر کردم ولی نشد که بشه 

الان داغونم 

الانم تمام بدنم کهیر زده، درد پشت درد 

عزیزم الان توی بهترین دوران هستی 

بشین انیمیشن ببین 

من دیر جنبیدم به خودم تو به فکر باش

بچم تو شیش هفتگی دیگه رشد نکرد نه هفته صبر کردم ولی نشد که بشه  الان داغونم  الانم تمام ...

غذا خوب نمیخوردی؟استرس داشتی؟

بخدا من فک کنم باید اخر بستری شم تیمارستان

هرکار میکنم نمیشه

غذا خوب نمیخوردی؟استرس داشتی؟ بخدا من فک کنم باید اخر بستری شم تیمارستان هرکار میکنم نمیشه

خب نگفتی دقیقا از چی میترسی?🤔استرست برا چیه?طبیعت بدن زن همینه.همه حامله میشن.مث خوابیدن غذا خوردن و مریضی طبیعیه

همه ما انسان ها درون ذهن خویش گیر افتادیم🌱🌼🐞.......یه دختر شاد پرانرژی بودم که یکم مرداد ۴۰۱دچار حمله پانیک شدم و زندگیم تیره و تار شد.(من با پانیک جنگیدم و پیروز شدم.)

بخودت بیا عزیزم حتمن خدا این فرصت و این هدیه رو داده تا خودت رو نجات بدی از ذهن و افکارت

الان بهترین موقع هست بخاطر اون فندقی ک تو دلته اراده ات رو قوی ونی و با ذهن و افکار و وسواس بجنگی 

قوی باش و به ذهنت رو نده باهاش بجنگ فقط و بی محلی کن

خدا هم کمکت میکنه گلم مطمعن باش

گذشتم  از گذشته ای ک گذششت

عزیزم توکل بر خدا بکن خودش داده خودش هم به بهترین نحو مراقبتش می‌کنه از هر دو تون مراقبت می‌کنه یه عالمه فرشته الان دورتون هستن حواسشون به هر دوتون هست

کتاب ریحانه بهشتی یه سری دستورات معنوی برای این دوران داره انجام بده تا آروم بشی قرآن بخون چله  زیارت عاشورا و حدیث کسا بخون .

این مسئله روحی هست باید کمی به روحیه است رسیدگی بکنی تا این اضطراب ازت دور بشه

نا امید از تمام دارو ها...نا امید از دعای هر ساعت...چشمم اما خلاف پاهایم ،رو به دروازه ی خراسان است!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز