2777
2789

نمیتونم کارهایی ک شوهرم کرده رو از ذهنم پاک کنم 

همش فکر میکنم بهشون و عصبی و ناراحت میشم 

یه دختر هم دارم ک ۶سالشه

اول از همه ک تو بارداری وقتی ۴ماهم بود فهمیدم ک با جاریم قبلا دوست بوده و بعدهم یه اتفاقاتی افتاده ک افتاد سر زبونا


من تو بارداری چاق شده بودم دست خواهرمو جلو چشمم میگرفت و راه میرفت

یه خانومی بود ک اتاق بغل لباس مجلسی پوشیده بود 

ب بهانه دید زدن اون جلوی چشم من درو باز کرد و نگاهش کرد 

همه خانوما اون صحنه رو دیدن و هنوزم تیکه هاشو بهم میندازن ک اره شوهرت درو باز کرد تا بدن فلانی رو ببینه 


یه بارم وسط رابطه بهم گفت ک راجب دخترداییت برام بگو منم گفتم ک مگه الان وقت تعریف از اونه 


تو نامزدی هم جلو چشمم رفت به یه خانومی ک میشناختم شماره داد

دقیقا جلوی چشمم

بلند بلند داد میزد و شماره خودشو میگفت


چند روز پیشم تو بیمارستان بستری بودم 

اومده بود جلوی پرستاره مسخره بازی درمیاورد و خودنمایی میکرد ک پرستاره گفت اقا برو بیرون اینا بیمارستانه و انداختتش بیرون 

خیلی بیشتره ولی فعلا اینها یادم میاد 

بیشتر بخاطر این ناراحتم و ۱۰روزه باهاش حرف نمیزنم ک خودم و دخترم مریض شدیم نذاشت بریم دکتر 

در حالی ک خواهرش خیانت کرده بود ب شوهرش

ولی شوهرش یه عالمه خرجش میکنه 

پول داده بینی شو عمل کرده پول سزارین اختیاریشو داده 

اونوقت من بدبخت برای جونم باید منت بکشم تا برم بیمارستان

میخوام برم مشاوره و شرایط رو بگم اگه گفت طلاق بگیر حتما طلاق میگیرم 

چون کشش این همه غم و غصه رو ندارم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تو که ازاول میدونستی کارهاشودیدی قبل بچه چرا طلاق نگرفتی همون موقع که اینجور خودتو داغون کنی بخاطر یه بی همه چیز این شرایطی که تو گفتی هرکی بود زودتر ازاینا جدا می‌شد منم دوس دارم طلاق بگیرم ولی شرایط من فرق میکنه شوهر من اخلاق بد زیاد داره ولی خیز و چشم چرون و خیانت کار نیس زودتر خودتو راحت کن درختی که کجه دیگه راست نمیشع

از همون اول نباید ازدواج میکردی حالام تا هرچه زودتر طلاق بگیر

۱۴سالگی ازدواج کردم

ب زور مامانم 

ولی خیلی احمق بودم 

چرا واقعا اعتراض نمیکردم من 

الان انگار چشمام باز شده

ماه پیش باردار بودم و خود ب خود بچه مرد 

خیلی ناراحت شدم و گریه کردم

ولی الان میگم ک شاید خدادوستم داشته 

از نامزدی چرا موندی دقیقا ؟  وقتی اون رفتار زشت دیدی 🥲🥲

نمیدونم 

در تعجبم خودمم 

چرا این همه احمق بودم 

خیلی از این رفتارها داره 

فقط منتظر یه حرکت دیگه اشم ک بزنم تو دهنش و برم

۱۴سالگی ازدواج کردم ب زور مامانم  ولی خیلی احمق بودم  چرا واقعا اعتراض نمیکردم من  ...

۱۴ سالگی خیلی سن کمیه

حق داشتی که مثل الانت رفتاراش بهت برنخوره و جدی نگیری

خودتو سرزنش نکن و فقط سعی کن این ادمو از زندگیت بیرون کنی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  11 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش